آلبوم محمد حسن اسایش+روزنوشتهای ناب-بلاگ اسکای

آلبوم محمد حسن اسایش+روزنوشتهای ناب-بلاگ اسکای

شاهکارهای ادب فارسی در باره چهارده معصوم (ع) ویاران-بلاگ اسکای
آلبوم محمد حسن اسایش+روزنوشتهای ناب-بلاگ اسکای

آلبوم محمد حسن اسایش+روزنوشتهای ناب-بلاگ اسکای

شاهکارهای ادب فارسی در باره چهارده معصوم (ع) ویاران-بلاگ اسکای

محرم ماه قیام -ماه خروج -ماه ظهور

غؤ

 مطبوعاتی خزر -تهران---- -صص135-136-نادعلی کربلایی -موسسه----

محرم-ماه خون وقیام -ماه شهاىت -ماه شکست دشمن

ماه قیام ،ماه حسین ، ماه انقلاب

ماه خروج پیشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردی قیام کرده به صحرای کربلا

کز خاندان خاتم پیغمبران بود

مردی قیام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژیم ستم گستران بود

مردی قیام کرده که تا روز رستحیز

نام گرامیش همه جا جاودان بود

فرزند با کفایت نستوه بوتراب

کز خون او زمین بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاریخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قیام نسل جوان برعلیه ظلم

اول شهیدش اکبر زیبا جوان بود

تکمیل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شیرین زبان بود

سیراب تا شوند همهتشنگان عدل

در خون طپیده ساقی لب تشگان بود

هفتاد وچند یاور وانصار ولشکرش

هریکچو آیت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سیراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پی تحکیم امر حق

تا نهضت مقدس دین جاودان بود

با این قیام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهیدان بی کفن

گاه قیام (زین اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلایی) وهر یوم عاشری

تا انقلاب مهدی صاحب زمان بود

                             سرسلسله  مردم آزاد حسین استنقل از شکوفه های غم -صص135-136-نادعلی کربلایی -موسسه مطبوعاتی خزر -تهران----

آنکس که دراین ره سر وجان داد حسین است

مردی که چوکوهی ببر تیشه ی بیداد

دامن بکمر برزد واستاد حسین است

درسی به بشر داد بدستور الهی

درسش عملی بود نه کتبی ،نه شفاهی

آیین یزیدی که بری بود زانصاف

ننمود بتهدید وبه تطمیع گواهی

در معرکه دشمن چوبه او خط امان داد

رد کرد وخروشان شد ودر معرکه جان داد

ننهاد بزنجیر ستم گردن تسلیم

حنجر بدم خنجر بیداد گران داد

مردانه دراین معرکه بنهاد قدم را

بر ضدستمکار بر افراشت علم را

با نیروی یزدانی وبا دست خدایی

بشکست بهم قدرت ارکان ستم را

اعلامیه از قتلگه کرب وبلا داد

با زینب وسجاد سوی شام فرستاد

این جمله زخون بود در آن نشریه مسطور

باید بشر از قید اسارت شود آزاد

او کرد بنوع بشر این قاعده تعلیم

کاندر ره آزادگی از جان نبود بیم

دیگر نهراسد زستمکار ستمکش

مظلوم بظالم نکند کرنش وتعظیم

هر وحشی ناکس نزند کوس تمدن

هر کافر ناحق نزند لاف تدین

اشرار باحرار نگیرند سر راه

ناکس نفروشد بکسان ناز وتفر عن

شمشیر نباشد بکف زنگی بد مست خائن نشود عالی وعالی نشود پست               باشد که ببالند وننازند ونتازند

از باب زر وسیم باشخاص تهیدست

برچیده شود قاعده ورسم توحش

از مسند حق دور شود قاضی حق کش

ازبین رود منکرومعروف بیاید                     جاهل رهد از جهل چو عالم بزید خوش

مردم همه با کافر وظالم بستیزند

پویند ره حق وزناحق بگریزند

کوبند همی سنگ الم بر سر بدخواه

بر فرق تبهکار همی خاک بریزند

این حکم صریح است وبدیه است ومحقق

چیره نشود حق کش وکشته نشود حق

بیداد گری را اثری نیست بعالم

زنده است حسین ابن علی آن حق مطلق-

(ازبصیر اصفهانی-به نقل از شاهکارهای ادب فارسی(اشک شفق)صص۲۰۰-۲۰۱ آراسته ی رضا معصومی -نشریه ماه نوع -ناشر : رشیدی -دیماه ۱۳۶۲ شمسی)-------------------

جلوه گاه حق از احمد مهران-همان ماخذ-ص ۲۰۲:--

تاابد جلوه گه حق وحقیقت سر توست

معنی مکتب تفویض علی اکبر توست

ای حسینی که تویی مظهر آیات خدای

این صفت از پدر وجد تو در جوهر توست

درس مردانگی عباس بعالم آموخت

زانکه شد مست از آن باده که در ساغر توست

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند ؟

آنکه بر مرگ زند خنده علی اصغر توست

ای که در کرببلا بیکس ویاور گشتی چشم بگشا وببین خلق جهان یاور توست

خواهر غمزده ات دید سرت بر نی وگفت:

آنکه باید به اسیری برود خواهر توست

(بابی انت وامی)که توای مکتب عشق

عشق را مظهر و آثار علی اصغر توست

ای حسینی که بهر کوی عزای تو بپاست

عاشقان رانظری دردم جان پرور توست

خواست (مهران )بزند بوسه سراپای تورا

دید هر جا اثر تیر زپا تاسر توست --

نقل از ص۲۰۲ اشک شفق -آراسته رضا معصومی-سروده احمدمهران -

محرم-ماه خون وقیام -ماه شهاىت -ماه شکست دشمن

ماه قیام ،ماه حسین ، ماه انقلاب

ماه خروج پیشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردی قیام کرده به صحرای کربلا

کز خاندان خاتم پیغمبران بود

مردی قیام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژیم ستم گستران بود

مردی قیام کرده که تا روز رستحیز

نام گرامیش همه جا جاودان بود

فرزند با کفایت نستوه بوتراب

کز خون او زمین بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاریخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قیام نسل جوان برعلیه ظلم

اول شهیدش اکبر زیبا جوان بود

تکمیل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شیرین زبان بود

سیراب تا شوند همهتشنگان عدل

در خون طپیده ساقی لب تشگان بود

هفتاد وچند یاور وانصار ولشکرش

هریکچو آیت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سیراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پی تحکیم امر حق

تا نهضت مقدس دین جاودان بود

با این قیام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهیدان بی کفن

گاه قیام (زین اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلایی) وهر یوم عاشری

تا انقلاب مهدی صاحب زمان بود

نقل از شکوفه های غم -صص135-136-نادعلی کربلایی -موسسه مطبوعاتی خزر -تهران----

نظرات 4 + ارسال نظر
سید علا سبزپوش سه‌شنبه 21 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 15:46 http://www.math2easy.com

شعر بسیار زیبایی بود

moh3131 یکشنبه 26 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 17:11 http://moh3131.loxblog.com

خورشید رفته است ولی ساحل افق می سوزد از شراره ی نارنجیش هنوز
وز شعله های سرخ شفق ، نقش یک نبرد تابیده روی آینه ی آسمان هنوز

گرد غروب ریخته در پهن دشت رزم پایان گرفته جنبش خونین کار زار

آنجا که برق نیزه وفریاد حمله بود پیچیده بانگ شیهه ی اسبان بی سوار

پایان گرفته رزم وبه هر گوشه وکنار غلطیده روی بستر خون پیکری شهید

خاموش مانده صحنه وگویی زکشتگان خیزد هنوز نغمه ی پیروزی وامید

این دشت غم گرفته که بنشسته سوگوار امروز بوده پهنه ی آن جاودانه رزم

اینک دوسوی صحنه ، دو هنگامه دیدنیست یکسولهیب آتش ویکسو غریو بزم

این دشت خون گرفته که آرام خفته است امروز بوده شاهد رزم دلاوران

این دشت دیده است یکی صحنه ی شگفت این دشت دیده است یکی رزم بی امان

این دشت دیده است که مردان راه حق چون کوه دربرابر دشمن ستاده اند

این دشت دیده است که پروردگان دین جان برسر شرافت ومردی نهاده اند

این دشت دیده است که هفتاد تن غیور بگذشته اند از سر وسامان زندگی

بگذشته اند از سروسامان که بگسلند از پای خلق رشته ی زنجیر بندگی

امروز زیر شعله ی خورشید نیمروز بر پاشده است رایت بشکوه انقلاب

بالیده است قامت آزادگی وعشق تابرفراز معبد زرین آفتاب

ازپرتو جهنده ی شمشیرهای تیز خورشیدها دمیده به هنگام کار زار

بانگ حماسه های دلیران راه خق رفته ست تاکرانه ی آفاق روزگار

خورشید رفته است وبپایان رسیده رزم اما نبرد باطل وحق مانده ناتمام

وین صحنه ی شگفت بگوش جهانیان تاروز رستخیز صلا میدهد ((قیام))

*-به نقل ازگلستان حسین -صص 130-131 -انتشارات آشنا - چاپخانه نسرین -رمضان 1389 هجری قمری-گرداورنده رضا رضا نور گیلانی رود سری -سروده.م.آزرم ------------------------------



محرم-ماه خون وقیام -ماه شهاىت -ماه شکست دشمن

ماه قیام ،ماه حسین ، ماه انقلاب

ماه خروج پیشرومومنان بود

ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق

ماه ظهور عدل به اهل جهان بود

مردی قیام کرده به صحرای کربلا

کز خاندان خاتم پیغمبران بود

مردی قیام کرده که باانقلاب خون

بر هم زن رِِژیم ستم گستران بود

مردی قیام کرده که تا روز رستحیز

نام گرامیش همه جا جاودان بود

فرزند با کفایت نستوه بوتراب

کز خون او زمین بلا گلستان بود

با خون نوشته است بتاریخ روزگار

هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود

بهر قیام نسل جوان برعلیه ظلم

اول شهیدش اکبر زیبا جوان بود

تکمیل تاشود سند سرخ انقلاب

امضاءزخون اصغر شیرین زبان بود

سیراب تا شوند همهتشنگان عدل

در خون طپیده ساقی لب تشگان بود

هفتاد وچند یاور وانصار ولشکرش

هریکچو آیت است که در خون طپان بود

عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل

سیراب زاشک دمبدم باغبان بود

قرآن ورق ورق پی تحکیم امر حق

تا نهضت مقدس دین جاودان بود

با این قیام کاخ ستم واژگون نمود

تابر قرار مکتب خون جامگان بود

بر انتقال خون شهیدان بی کفن

گاه قیام (زین اب )قهرمان بود

هر ارض(کربلایی) وهر یوم عاشری

تا انقلاب مهدی صاحب زمان بود

سرسلسله مردم آزاد حسین استنقل از شکوفه های غم -صص135-136-نادعلی کربلایی -موسسه مطبوعاتی خزر -تهران----

آنکس که دراین ره سر وجان داد حسین است

مردی که چوکوهی ببر تیشه ی بیداد

دامن بکمر برزد واستاد حسین است

درسی به بشر داد بدستور الهی

درسش عملی بود نه کتبی ،نه شفاهی

آیین یزیدی که بری بود زانصاف

ننمود بتهدید وبه تطمیع گواهی

در معرکه دشمن چوبه او خط امان داد

رد کرد وخروشان شد ودر معرکه جان داد

ننهاد بزنجیر ستم گردن تسلیم

حنجر بدم خنجر بیداد گران داد

مردانه دراین معرکه بنهاد قدم را

بر ضدستمکار بر افراشت علم را

با نیروی یزدانی وبا دست خدایی

بشکست بهم قدرت ارکان ستم را

اعلامیه از قتلگه کرب وبلا داد

با زینب وسجاد سوی شام فرستاد

این جمله زخون بود در آن نشریه مسطور

باید بشر از قید اسارت شود آزاد

او کرد بنوع بشر این قاعده تعلیم

کاندر ره آزادگی از جان نبود بیم

دیگر نهراسد زستمکار ستمکش

مظلوم بظالم نکند کرنش وتعظیم

هر وحشی ناکس نزند کوس تمدن

هر کافر ناحق نزند لاف تدین

اشرار باحرار نگیرند سر راه

ناکس نفروشد بکسان ناز وتفر عن

شمشیر نباشد بکف زنگی بد مست خائن نشود عالی وعالی نشود پست باشد که ببالند وننازند ونتازند

از باب زر وسیم باشخاص تهیدست

برچیده شود قاعده ورسم توحش

از مسند حق دور شود قاضی حق کش

ازبین رود منکرومعروف بیاید جاهل رهد از جهل چو عالم بزید خوش

مردم همه با کافر وظالم بستیزند

پویند ره حق وزناحق بگریزند

کوبند همی سنگ الم بر سر بدخواه

بر فرق تبهکار همی خاک بریزند

این حکم صریح است وبدیه است ومحقق

چیره نشود حق کش وکشته نشود حق

بیداد گری را اثری نیست بعالم

زنده است حسین ابن علی آن حق مطلق-

(ازبصیر اصفهانی-به نقل از شاهکارهای ادب فارسی(اشک شفق)صص۲۰۰-۲۰۱ آراسته ی رضا معصومی -نشریه ماه نوع -ناشر : رشیدی -دیماه ۱۳۶۲ شمسی)-------------------

جلوه گاه حق از احمد مهران-همان ماخذ-ص ۲۰۲:--

تاابد جلوه گه حق وحقیقت سر توست

معنی مکتب تفویض علی اکبر توست

ای حسینی که تویی مظهر آیات خدای

این صفت از پدر وجد تو در جوهر توست

درس مردانگی عباس بعالم آموخت

زانکه شد مست از آن باده که در ساغر توست

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند ؟

آنکه بر مرگ زند خنده علی اصغر توست

ای که در کرببلا بیکس ویاور گشتی چشم بگشا وببین خلق جهان یاور توست

خواهر غمزده ات دید سرت بر نی وگفت:

آنکه باید به اسیری برود خواهر توست

(بابی انت وامی)که توای مکتب عشق

عشق را مظهر و آثار علی اصغر توست

ای حسینی که بهر کوی عزای تو بپاست

عاشقان رانظری دردم جان پرور توست

خواست (مهران )بزند بوسه سراپای تورا

دید هر جا اثر تیر زپا تاسر توست --

نقل از ص۲۰۲ اشک شفق -آراسته رضا معصومی-سروده احمدمهران - ---- سرسلسله ی مردم آزاد حسین است

آنکس که دراین ره سر وجان داد حسین است

مردی که چوکوهی ببر تیشه ی بیداد

دامن بکمر برزد واستاد حسین است

درسی به بشر داد بدستور الهی

درسش عملی بود نه کتبی ،نه شفاهی

آیین یزیدی که بری بود زانصاف

ننمود بتهدید وبه تطمیع گواهی

در معرکه دشمن چوبه او خط امان داد

رد کرد وخروشان شد ودر معرکه جان داد

ننهاد بزنجیر ستم گردن تسلیم

حنجر بدم خنجر بیداد گران داد

مردانه دراین معرکه بنهاد قدم را

بر ضدستمکار بر افراشت علم را

با نیروی یزدانی وبا دست خدایی

بشکست بهم قدرت ارکان ستم را

اعلامیه از قتلگه کرب وبلا داد

با زینب وسجاد سوی شام فرستاد

این جمله زخون بود در آن نشریه مسطور

باید بشر از قید اسارت شود آزاد

او کرد بنوع بشر این قاعده تعلیم

کاندر ره آزادگی از جان نبود بیم

دیگر نهراسد زستمکار ستمکش

مظلوم بظالم نکند کرنش وتعظیم

هر وحشی ناکس نزند کوس تمدن

هر کافر ناحق نزند لاف تدین

اشرار باحرار نگیرند سر راه

ناکس نفروشد بکسان ناز وتفر عن

شمشیر نباشد بکف زنگی بد مست خائن نشود عالی وعالی نشود پست باشد که ببالند وننازند ونتازند

از باب زر وسیم باشخاص تهیدست

برچیده شود قاعده ورسم توحش

از مسند حق دور شود قاضی حق کش

ازبین رود منکرومعروف بیاید جاهل رهد از جهل چو عالم بزید خوش

مردم همه با کافر وظالم بستیزند

پویند ره حق وزناحق بگریزند

کوبند همی سنگ الم بر سر بدخواه

بر فرق تبهکار همی خاک بریزند

این حکم صریح است وبدیه است ومحقق

چیره نشود حق کش وکشته نشود حق

بیداد گری را اثری نیست بعالم

زنده است حسین ابن علی آن حق مطلق-

(ازبصیر اصفهانی-به نقل از شاهکارهای ادب فارسی(اشک شفق)صص۲۰۰-۲۰۱ آراسته ی رضا معصومی -نشریه ماه نوع -ناشر : رشیدی -دیماه ۱۳۶۲ شمسی)---

جلوه گاه حق از احمد مهران-همان ماخذ-ص ۲۰۲:--

تاابد جلوه گه حق وحقیقت سر توست

معنی مکتب تفویض علی اکبر توست

ای حسینی که تویی مظهر آیات خدای

این صفت از پدر وجد تو در جوهر توست

درس مردانگی عباس بعالم آموخت

زانکه شد مست از آن باده که در ساغر توست

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند ؟

آنکه بر مرگ زند خنده علی اصغر توست

ای که در کرببلا بیکس ویاور گشتی چشم بگشا وببین خلق جهان یاور توست

خواهر غمزده ات دید سرت بر نی وگفت:

آنکه باید به اسیری برود خواهر توست

(بابی انت وامی)که توای مکتب عشق

عشق را مظهر و آثار علی اصغر توست

ای حسینی که بهر کوی عزای تو بپاست

عاشقان رانظری دردم جان پرور توست

خواست (مهران )بزند بوسه سراپای تورا

دید هر جا اثر تیر زپا تاسر توست --

نقل از ص۲۰۲ اشک شفق -آراسته رضا معصومی-سروده احمدمهران

mha3131 یکشنبه 15 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 22:36 http://mha3131.blogsky.com

- 11:52----در روستای کوچ نهارجان بیرجندوبسیاری ازروستاهای دیگراین شهرستان رسمی زیبا به نام شوخوانی(شب خوانی)که درواقع یک نوع مناجات باخدابوده است.مرسوم بوده وهنوزهم اجرا میشودوبه شرح ذیل است که برای مخاطبان وکاربران جهان بیان میگرددویکی از رسوم زیبای ماه رمضان است.هنگام سحرکه می شوداز قدیم مردم ده باصدای خروس خانه بیدارمیشده اند وچون پاس دوم را خروس می خوانده است می فهمیده اند که حالاوقت سحر خوانی یا شوخوانی یا همان مناجات سحرماه رمضان است وناگفته نماندکه علاوه بر صدای خروس ازروی مکان ستاره های آسمان مثلا دب اکبرکه به هفت دختران هم معروف است ویاا زروی جایگاه سه استارکه همان سه ستاره روشن درآسمان است پی به وقت سحر می برده اند و یا ازروی مکان ستاره ی دیگری که به ستاره سحری در نزد مردم روستامعروف است پی می برده اند که حالا وقت اذان صبح است زیرا تاحدود 50سال پیش اصلا ساعتی در روستا وجود نداشته که باساعت بیدارشوند وبه وقت سحر یا اذان صبح پی ببرند.خلاصه چون با صدای خروس بیدارمی شده اند ویا با دیدن ستاره به وقت سحرپی میبرده اند سه یاچهارنفرکه ازآواز وصدای خوبی هم بر خورداربوده اندبه پشت بام خانه ها می رفته اند ویک نفرهم که همسایه ی مسجد بوده است بربالای بام مسجدمی رفته است وهر کدام از این شوخوانان یا شب خوانان تعدادی از اشعاری راکه ذیلا درج میگردد می خوانده اند وبه عبارتی باخدا مناجات می کرده اندتاباشنیدن صدای مناجات یاهمان شوخوانی یاشب خوانی مردم روستا بیدارشوند وسحری بخورندوآماده برای نماز صبح وگرفتن روزه بشوندواما اشعاری که می خوانده اند به ترتیب ذیل شروع میشده است که در چندقسمت به سمع ونظر خوانندگان می رسد: ابتدا می کنم زبسم الله بعد از آن لا اله الا الله ازمحمد مدد همی طلبم کرمی از علی ولی الله یاالله(کلمه یا الله بعد ازهردوبیت وبه عبارت بهتربعد از هر رباعی تکرارمیشده است) 2-گوینده ی لا اله الا اللهم بردین محمد ورسول اللهم برذکر دوازده امامم شب وروز خاک قدم علی ولی اللهم یا الله 3-یارب برسالت رسول ثقلین یارب به غزاکننده ی بدروحنین عصیان مرا دونیمه کندرعرصات نیمی به حسن ببخش ونیمی به حسین یاالله 4-یارب به محمدکه علی یاور ماست ختم همه انبیا پیغمبرماست ازگرمی آفتاب محشر غم نیست تا سایه ی مرتضی علی بر سرماست یا الله 5-یارب تو مرا غلام حیدر گردان گرراه غلط کنم مرا برگردان گرتشنه شوم دراین بیابان نجف سیرآب مرازحوض کوثر گردان یا الله 6-یارب به محمدوعلی وزهرا یارب به حسین وحسن وآل عبا کز لطف بر آر حاجتم در دوسرا بی منت خلق یاعلی الاعلی یاالله 7-الله تویی ازدلم آگاه تویی گمراه منم برنده ی راه تویی هر مورچه ای که دم زند درته چاه ازدم زدن مورچه آگاه تویی یا الله 8-یارب برسان توحضرت صاحب را فرزند علی بن ابیطالب را کزدوری او همیشه درفریادم مانندسگی که گم کندصاحب را - یا الله 9-یارب زکرم دری برویم بگشا راهی که دراو نجات باشد بنما مستغنیم از هردو جهان کن بکرم جز یادتو هر چه هست بر از دل ما- یا الله 10-یارب مکن ازلطف پریشان مارا هرچندکه هست جرم وعصیان مارا ذات تو غنی بوده وما محتاجیم محتاج به غیرخود مگردان مارا -یاالله 11-بازا بازا هرآنچه هستی بازآ گرکافروگبر وبت پرستی باز آ این درگه ما درگه نومیدی نیست صد باراگرتوبه شکستی بازآ - یاالله 12- ای ذات وصفات تو مبرا زعیوب یک نام زاسماء توعلام غیوب رحم آرکه عمروطاقتم رفت بباد نه نوح بود نام مرا ، نه ایوب - یاالله 13-از بارگنه شدتن مسکینم پست یارب چه شوداگرمرا گیری دست گردرعملم آنچه تراشاید نیست اندر کرمت آنچه مرا باید هست - یاالله 14-عصیان خلایق ار چه صحرا صحراست در پیش عنایت تو یک برگ گیاست هرچند گناه ماست کشتی کشتی غم نیست که رحمت تو دریا دریاست. یاالله 15-یارب به علی بن ابیطالب وآل آن شیر خداوبر جهان جل جلال کاندرسه مکان رسی به فریاد همه اندردم نزع ومرگ وهنگام سوال.- یا الله* *- این اشعارشوخوانی یاشب خوانی -ادامه داردکه دنبالهِ آ نرا درفرصتی دیگروبزودی تقدیم کاربران خواهم نمود.منتظر باشید
موضوع : رمضان در روستای کوچ نهارجان,روستای کوچ نهارجان یا کوچ خراشاد یا کوچ بیرجند,نیمه رمضانی در روستای کوچ نهارجان ,مراسم نیمه رمضانی در روستای کوچ نهارجان , | بازدید : 0
+ نوشته شده در پنجشنبه 21 شهریور 1392ساعت 12:46 توسط محمد بنده حق تعالی | نظر بدهید
تصویر روستای کوچ نهارجان -تابستان 1366 شمسی
در روستای کوچ نهارجان بیرجندوبسیاری ازروستاهای دیگراین شهرستان رسمی زیبا به نام شوخوانی(شب خوانی)که درواقع یک نوع مناجات باخدابوده است.مرسوم بوده وهنوزهم اجرا میشودوبه شرح ذیل است که برای مخاطبان وکاربران جهان بیان میگرددویکی از رسوم زیبای ماه رمضان است.هنگام سحرکه می شوداز قدیم مردم ده باصدای خروس خانه بیدارمیشده اند وچون پاس دوم را خروس می خوانده است می فهمیده اند که حالاوقت سحر خوانی یا شوخوانی یا همان مناجات سحرماه رمضان است وناگفته نماندکه علاوه بر صدای خروس ازروی مکان ستاره های آسمان مثلا دب اکبرکه به هفت دختران هم معروف است ویاا زروی جایگاه سه استارکه همان سه ستاره روشن درآسمان است پی به وقت سحر می برده اند و یا ازروی مکان ستاره ی دیگری که به ستاره سحری در نزد مردم روستامعروف است پی می برده اند که حالا وقت اذان صبح است زیرا تاحدود 50سال پیش اصلا ساعتی در روستا وجود نداشته که باساعت بیدارشوند وبه وقت سحر یا اذان صبح پی ببرند.خلاصه چون با صدای خروس بیدارمی شده اند ویا با دیدن ستاره به وقت سحرپی میبرده اند سه یاچهارنفرکه ازآواز وصدای خوبی هم بر خورداربوده اندبه پشت بام خانه ها می رفته اند ویک نفرهم که همسایه ی مسجد بوده است بربالای بام مسجدمی رفته است وهر کدام از این شوخوانان یا شب خوانان تعدادی از اشعاری راکه ذیلا درج میگردد می خوانده اند وبه عبارتی باخدا مناجات می کرده اندتاباشنیدن صدای مناجات یاهمان شوخوانی یاشب خوانی مردم روستا بیدارشوند وسحری بخورندوآماده برای نماز صبح وگرفتن روزه بشوندواما اشعاری که می خوانده اند به ترتیب ذیل شروع میشده است که در چندقسمت به سمع ونظر خوانندگان می رسد: ابتدا می کنم زبسم الله بعد از آن لا اله الا الله ازمحمد مدد همی طلبم کرمی از علی ولی الله یاالله(کلمه یا الله بعد ازهردوبیت وبه عبارت بهتربعد از هر رباعی تکرارمیشده است) 2-گوینده ی لا اله الا اللهم بردین محمد ورسول اللهم برذکر دوازده امامم شب وروز خاک قدم علی ولی اللهم یا الله 3-یارب برسالت رسول ثقلین یارب به غزاکننده ی بدروحنین عصیان مرا دونیمه کندرعرصات نیمی به حسن ببخش ونیمی به حسین یاالله 4-یارب به محمدکه علی یاور ماست ختم همه انبیا پیغمبرماست ازگرمی آفتاب محشر غم نیست تا سایه ی مرتضی علی بر سرماست یا الله 5-یارب تو مرا غلام حیدر گردان گرراه غلط کنم مرا برگردان گرتشنه شوم دراین بیابان نجف سیرآب مرازحوض کوثر گردان یا الله 6-یارب به محمدوعلی وزهرا یارب به حسین وحسن وآل عبا کز لطف بر آر حاجتم در دوسرا بی منت خلق یاعلی الاعلی یاالله 7-الله تویی ازدلم آگاه تویی گمراه منم برنده ی راه تویی هر مورچه ای که دم زند درته چاه ازدم زدن مورچه آگاه تویی یا الله 8-یارب برسان توحضرت صاحب را فرزند علی بن ابیطالب را کزدوری او همیشه درفریادم مانندسگی که گم کندصاحب را - یا الله 9-یارب زکرم دری برویم بگشا راهی که دراو نجات باشد بنما مستغنیم از هردو جهان کن بکرم جز یادتو هر چه هست بر از دل ما- یا الله 10-یارب مکن ازلطف پریشان مارا هرچندکه هست جرم وعصیان مارا ذات تو غنی بوده وما محتاجیم محتاج به غیرخود مگردان مارا -یاالله 11-بازا بازا هرآنچه هستی بازآ
برچسب‌ها: روستای کوچ نهارجان -کوچ نهارجان -روستای کوچ -کوچ نهارجان بیرجند ,
ادامه مطلب
+ نوشته شده در ۲۱/۶/۱۳۹۲ساعت ۱۳:۵۱ توسط محمد حسن اسایش دسته : روستای کوچ نهارجان یا کوچ خراشاد | نظر(0)
روستای کوچ نهارجان
سلام .ایمیل شما دریافت شد متشکرم ---- 11:52 ----در روستای کوچ نهارجان بیرجندوبسیاری ازروستاهای دیگراین شهرستان رسمی زیبا به نام شوخوانی(شب خوانی)که درواقع یک نوع مناجات باخدابوده است.مرسوم بوده وهنوزهم اجرا میشودوبه شرح ذیل است که برای مخاطبان وکاربران جهان بیان میگرددویکی از رسوم زیبای ماه رمضان است.هنگام سحرکه می شوداز قدیم مردم ده باصدای خروس خانه بیدارمیشده اند وچون پاس دوم را خروس می خوانده است می فهمیده اند که حالاوقت سحر خوانی یا شوخوانی یا همان مناجات سحرماه رمضان است وناگفته نماندکه علاوه بر صدای خروس ازروی مکان ستاره های آسمان مثلا دب اکبرکه به هفت دختران هم معروف است ویاا زروی جایگاه سه استارکه همان سه ستاره روشن درآسمان است پی به وقت سحر می برده اند و یا ازروی مکان ستاره ی دیگری که به ستاره سحری در نزد مردم روستامعروف است پی می برده اند که حالا وقت اذان صبح است زیرا تاحدود 50سال پیش اصلا ساعتی در روستا وجود نداشته که باساعت بیدارشوند وبه وقت سحر یا اذان صبح پی ببرند.خلاصه چون با صدای خروس بیدارمی شده اند ویا با دیدن ستاره به وقت سحرپی میبرده اند سه یاچهارنفرکه ازآواز وصدای خوبی هم بر خورداربوده اندبه پشت بام خانه ها می رفته اند ویک نفرهم که همسایه ی مسجد بوده است بربالای بام مسجدمی رفته است وهر کدام از این شوخوانان یا شب خوانان تعدادی از اشعاری راکه ذیلا درج میگردد می خوانده اند وبه عبارتی باخدا مناجات می کرده اندتاباشنیدن صدای مناجات یاهمان شوخوانی یاشب خوانی مردم روستا بیدارشوند وسحری بخورندوآماده برای نماز صبح وگرفتن روزه بشوندواما اشعاری که می خوانده اند به ترتیب ذیل شروع میشده است که در چندقسمت به سمع ونظر خوانندگان می رسد: ابتدا می کنم زبسم الله بعد از آن لا اله الا الله ازمحمد مدد همی طلبم کرمی از علی ولی الله یاالله(کلمه یا الله بعد ازهردوبیت وبه عبارت بهتربعد از هر رباعی تکرارمیشده است) 2-گوینده ی لا اله الا اللهم بردین محمد ورسول اللهم برذکر دوازده امامم شب وروز خاک قدم علی ولی اللهم یا الله 3-یارب برسالت رسول ثقلین یارب به غزاکننده ی بدروحنین عصیان مرا دونیمه کندرعرصات نیمی به حسن ببخش ونیمی به حسین یاالله 4-یارب به محمدکه علی یاور ماست ختم همه انبیا پیغمبرماست ازگرمی آفتاب محشر غم نیست تا سایه ی مرتضی علی بر سرماست یا الله 5-یارب تو مرا غلام حیدر گردان گرراه غلط کنم مرا برگردان گرتشنه شوم دراین بیابان نجف سیرآب مرازحوض کوثر گردان یا الله 6-یارب به محمدوعلی وزهرا یارب به حسین وحسن وآل عبا کز لطف بر آر حاجتم در دوسرا بی منت خلق یاعلی الاعلی یاالله 7-الله تویی ازدلم آگاه تویی گمراه منم برنده ی راه تویی هر مورچه ای که دم زند درته چاه ازدم زدن مورچه آگاه تویی یا الله 8-یارب برسان توحضرت صاحب را فرزند علی بن ابیطالب را کزدوری او همیشه درفریادم مانندسگی که گم کندصاحب را - یا الله 9-یارب زکرم دری برویم بگشا راهی که دراو نجات باشد بنما مستغنیم از هردو جهان کن بکرم جز یادتو هر چه هست بر از دل ما- یا الله 10-یارب مکن ازلطف پریشان مارا هرچندکه هست جرم وعصیان مارا ذات تو غنی بوده وما محتاجیم محتاج به غیرخود مگردان مارا -یاالله 11-بازا بازا هرآنچه هستی بازآ گرکافروگبر وبت پرستی باز آ این درگه ما درگه نومیدی نیست صد باراگرتوبه شکستی بازآ - یاالله 12- ای ذات وصفات تو مبرا زعیوب یک نام زاسماء توعلام غیوب رحم آرکه عمروطاقتم رفت بباد نه نوح بود نام مرا ، نه ایوب - یاالله 13-از بارگنه شدتن مسکینم پست یارب چه شوداگرمرا گیری دست گردرعملم آنچه تراشاید نیست اندر کرمت آنچه مرا باید هست - یاالله 14-عصیان خلایق ار چه صحرا صحراست در پیش عنایت تو یک برگ گیاست هرچند گناه ماست کشتی کشتی غم نیست که رحمت تو دریا دریاست. یاالله 15-یارب به علی بن ابیطالب وآل آن شیر خداوبر جهان جل جلال کاندرسه مکان رسی به فریاد همه اندردم نزع ومرگ وهنگام سوال.- یا الله* *- این اشعارشوخوانی یاشب خوانی -ادامه داردکه دنبالهِ آ نرا درفرصتی دیگروبزودی تقدیم کاربران خواهم نمود.منتظر باشید

نادم جمعه 27 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 01:40 http://aziiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiizam.blogsky.com

هیچکس نـفهمیـــــد که « زلـیخـــــــا » مــَـــــــــرد بـود ..! میــــدانی چــــــــــــرا؟؟ مـــــردانـــگی میــخواهـــــد مــــــــانـدَن، پــای عشــــــقی که مـُـــدام تـو را پـــس میــــزَنــد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.