ماه قیام سرور آزادگان بود ماه جهاد رهبر خون جامگان بود
ماه قیام ،ماه حسین ، ماه انقلاب
ماه خروج پیشرومومنان بود
ماه شکست دشمن قرآن وفتح حق
ماه ظهور عدل به اهل جهان بود
مردی قیام کرده به صحرای کربلا
کز خاندان خاتم پیغمبران بود
مردی قیام کرده که باانقلاب خون
بر هم زن رِِژیم ستم گستران بود
مردی قیام کرده که تا روز رستحیز
نام گرامیش همه جا جاودان بود
فرزند با کفایت نستوه بوتراب
کز خون او زمین بلا گلستان بود
با خون نوشته است بتاریخ روزگار
هرکس که بار ظلم کشد ناتوانبود
بهر قیام نسل جوان برعلیه ظلم
اول شهیدش اکبر زیبا جوان بود
تکمیل تاشود سند سرخ انقلاب
امضاءزخون اصغر شیرین زبان بود
سیراب تا شوند همهتشنگان عدل
در خون طپیده ساقی لب تشگان بود
هفتاد وچند یاور وانصار ولشکرش
هریکچو آیت است که در خون طپان بود
عباس وعون وجعفروعبدالهش چوگل
سیراب زاشک دمبدم باغبان بود
قرآن ورق ورق پی تحکیم امر حق
تا نهضت مقدس دین جاودان بود
با این قیام کاخ ستم واژگون نمود
تابر قرار مکتب خون جامگان بود
بر انتقال خون شهیدان بی کفن
گاه قیام (زین اب )قهرمان بود
هر ارض(کربلایی) وهر یوم عاشری
تا انقلاب مهدی صاحب زمان بود
نقل از شکوفه های غم -صص۱۳۵-۱۳۶-نادعلی کربلایی -موسسه مطبوعاتی خزر -تهران
مژده زمیلاد شه بحر وبر قائم دین ، حجت اثنی عشر
مظهر الطاف حی داد گر نورمبین وارث خیرالبشر
سبط نبی پادشه انس وجان باد مبارک به همه شیعیان --
مژده که بر جسم جهان جان رسید جان جهان حاکم فرمان رسید
حجت حق قاطع برهان رسید هادی دین ،حامی قرآن رسید
شبل علی خسرو کون ومکان باد مبارک به همه شیعیان--
مژده که شد قدرت حق آشکار گشت عیان مظهر پروردگار
جامع الاسرار شه ذوالوقار حجت حق خاتمه ی هشت وچار
سیف خدا رایت امن وامان باد مبارک به همه شیعیان ---
مزده که میلاد شه عالم است عید سعید ولی اعظم است
مولد سبط نبی اکرم است آنکه بخوبان جهان خاتم است
حجت حق سید صاحب زمان باد مبارک به همه شیعیان --
بنقل از دیوان آذر خراسانی -ص ۱۴۵ -انتشارات طوس مشهد -چاپ ۱۳۸۲ هجری قمری -اثر طبع مرحوم حاج سید غلامرضا آذر خراسانی سرخسی --
حامی دین پیغمبر آمد از قدومش منور جهان است شادی از چشم نرجس عیان است ---
بوی گل می وزد از گلستان بلبل از شوق گل نغمه خوان است
مقدمت ای خسرو خوبان مبارک--- از پی آن روزهای پر غم ودرد ومحنت رخ نما ای آفتاب روشنی بخش ، ای ذره پرور
ای رخت مظهر حسن داور ازتو عدل الهی میسر
ریشه ی ظالمان را برانداز حاجت بیدلان رابر آور مقدمت ای خسرو خوبان مبارک --- عید میلاد توبر همه ایران مبارک
چشم ما بوده دایم براهت تانمایی رخ همچو ماهت
بر کشی آن دم تیغ دوسر را بنگر این امت بی پناهت
در مسیرت بود نهضت ما قلب پاکت به عرضم گواه است
پای کن در رکاب سعادت سان ببین لشکر واین سپاهت
مقدمت ای خسرو خوبان مبارک عید میلادتو بر همه ایران مبارک
ریشه ی کشور آشنایی زآشنایان مفرما جدایی
ای خوش آن دم که از کوی جانان برقع ازروی ماهت گشایی
عقده های گره خورده در دل با شکر خنده از دل زدایی
هم قبول از حقیقت زاحسان شعر نا قابلش را نمایی
باغبانا جشن پیروزی بپا کن از خزان تشنگی مارا رها کن
مقدمت ای خسرو خوبان مبارک عید میلاد تو بر همه ایران مبارک *
*-صص 119-120-کتاب سرود های امام مهدی -انتشارات قلم -قم-گرد آورنده حسین حقجو
عید سعید شه صاحب زمان باد مبارک به همه شیعیان --
مژده زمیلاد شه بحر وبر قائم دین ، حجت اثنی عشر
مظهر الطاف حی داد گر نورمبین وارث خیرالبشر
سبط نبی پادشه انس وجان باد مبارک به همه شیعیان --
مژده که بر جسم جهان جان رسید جان جهان حاکم فرمان رسید
حجت حق قاطع برهان رسید هادی دین ،حامی قرآن رسید
شبل علی خسرو کون ومکان باد مبارک به همه شیعیان--
مژده که شد قدرت حق آشکار گشت عیان مظهر پروردگار
جامع الاسرار شه ذوالوقار حجت حق خاتمه ی هشت وچار
سیف خدا رایت امن وامان باد مبارک به همه شیعیان ---
مزده که میلاد شه عالم است عید سعید ولی اعظم است
مولد سبط نبی اکرم است آنکه بخوبان جهان خاتم است
حجت حق سید صاحب زمان باد مبارک به همه شیعیان --
بنقل از دیوان آذر خراسانی -ص 145 -انتشارات طوس مشهد -چاپ 1382 هجری قمری -اثر طبع مرحوم حاج سید غلامرضا آذر خراسانی سرخسی --
در یک نگاه به فرهنگ مکتوب غدیر،جلوههاى آن را به صورتهاى مختلفى مىبینیم.کتابهاى بزرگ و کوچک،جزوهها،بروشورها،مقالات مجلات و روزنامهها،برنامههاى علمى کامپیوترى،خطاطىهاى زیبا در کاشىها و تابلوها و بصورت کارتها و پوسترها.
این روند هر ساله اوج بیشترى از خود نشان مىدهد،و در ظل عنایت حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله فرجه آثار عمیق خود را در ابلاغ پیام غدیر به اثبات رسانده است.
سه کتاب را باید به عنوان اولین کتابهایى نام برد که ماجراى غدیر را ثبت کردهاند:
1.«کتاب على علیه السلام»،که نوشته امیر المؤمنین علیه السلام از املاى پیامبر صلى الله علیه و آله است،و این کتاب از ودایع امامت است که جز معصومین علیهم السلام کسى به آن راه ندارد.
شخصى به نام«معروف»خدمت امام باقر علیه السلام رسید و داستان غدیر را به نقل از ابى الطفیل براى حضرت نقل کرد.حضرت آن را تأیید کرد و فرمود:«این مطلب را در کتاب على علیه السلام دیدهایم و نزد ما صحیح است». (1)
2.اولین کتاب از تألیفات بشرى که مسئله غدیر را در خود ثبت کرده«کتاب سلیم بن قیس الهلالى»است .این کتاب که در سالهاى اولیه بعد از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله تألیف شده و مؤلف آن در سال 76 هجرى در گذشته،دور از چشم غاصبین خلافت در موارد مختلف کتاب خود مسئله غدیر را آورده و حتى در یک حدیث مستقل ماجراى غدیر را به طور کامل منعکس نموده است.این یادگار هزار و چهار صد ساله هم اکنون موجود است و متن عربى و ترجمه فارسى و اردو و انگلیسى آن بارها چاپ شده است. (2)
3.اولین کتاب مستقلى که در موضوع غدیر تألیف شده،«خطبة النبى صلى الله علیه و آله یوم الغدیر»،از عالم بزرگ ادبیات عرب خلیل بن احمد فراهیدى متوفاى سال 175 است که خطبه مفصل پیامبر صلى الله علیه و آله در غدیر را آورده است.اگر چه این کتاب امروزه مفقود است،ولى نام و خصوصیات آن در تاریخ ثبت شده است. (3)
مسیر فرهنگى غدیرـکه چهارده قرن را پشت سرگذاشته استـبه طور کلىمىتوان در چهار مرحله ترسیم نمود:
در طول قرن اول هجرى که تدوین معارف اسلام ممنوعیت رسمى داشت و اگر هم کتابى نوشته مىشد مخفیانه بود و یا اگر نوشتهاى مجوز پیدا مىکرد فقط اراجیف غاصبین خلافت بود که انتشار مىیافت،در چنان جوى بهترین کتاب براى غدیر سینههاى امین و حافظههاى قوى افراد بود که به خوبى توانست این راه صد ساله را بپیماید و این ودیعه آل محمد علیهم السلام را در خود حفظ کند. بیش از صد و بیست نفر از صحابه و عده بسیارى از تابعین،واقعه غدیر را در محافل بیان مىکردند و آن را به نسلهاى بعد از خود انتقال مىدادند.به طورى که زید بن ارقم و حذیفة بن یمان متن کامل خطبه غدیر را که بیش از یک ساعت به طول انجامیده،حفظ کرده و براى مردم بازگو کردهاند.
از سوى دیگر صاحب غدیر امیر المؤمنین علیه السلام براى اتمام حجت و براى آنکه نسلهاى آینده راه خود را بیابند،در اجتماعات مختلف مردم و در مناسبتها و فرصتهاى گوناگون حتى در بحبوحه جنگ صفین مسئله غدیر را مطرح مىساخت و درباره آن از شاهدان عینى اقرار مىگرفت .
فاطمه زهرا علیها السلام در عمر کمتر از سه ماهه خود پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله بارها جریان غدیر را براى مردم متذکر شد و تعجب خود را از چنین جو ظلمانى فرهنگى اعلام فرمود.
ائمه علیهم السلام نیز از هر فرصت مناسبى براى تبلیغ پیام غدیر استفاده کرده و آن را براى مردم بیان مىکردند،تا آنجا که امام باقر علیه السلام متن کامل خطبه غدیر را براى مردم بازگو فرمود و امام رضا علیه السلام مناظراتى در این باره برقرار نمود.
از سوى دیگر اصحاب ائمه علیهم السلام حاملان پیام غدیر بودند،و در حضور امامان علیهم السلام اقدام به حفظ و نشر غدیر نمودند.
شعر شاعران نیز نقش مهمى در حفظ غدیر در طول زمانهاى ظلمانى داشته چه آنکه قالب شعر محفوظتر است و مردم علاقه خاصى به آن دارند.از ساعتى که خطبه پیامبر صلى الله علیه و آله پایان یافت حسان بن ثابت اولین شعر را در حضور آنحضرت سرود و دلیل روشنى شد تا شاعران در طول چهارده قرن با هنر خود غدیر را حفظ کنند و براحتى به نسلهاى بعد برسانند.اینها شکلهاى مختلف فرهنگى بود که غدیر را در قرن اول حفظ کرد و البته این طرق در قرنهاى بعد نیز ادامه یافت.تنها اثر مکتوبى که در قرن اول درباره غدیر شناخته شده همان«کتاب سلیم»است که ذکر شد.
از اوایل قرن دوم هجرى که تدوین معارف دینى رسما آزاد اعلام شد،تبلیغ غدیر نیز شکلى تازه بخود گرفت و کم کم از شکل روایت به صورت تألیف در آمد.در اواسط قرن دوم اولین تألیف مستقل درباره غدیر را مىبینیم که از فراهیدى است.در ادامه این راه کتابهاى مختلفى به صورت مستقل یا ضمنى در موضوع غدیر تدوین شد.
ابو المعالى جوینى از قرن پنجم مىگوید:در بغداد در دست صحافى کتابى دیدم که بر جلد آن نوشته بود:«جلد بیست و هشتم از اسناد حدیث من کنت مولاه فعلى مولاه،و بعد از این جلد بیست و نهم خواهد بود»!!همچنین ابن کثیر دمشقى مىگوید:«کتابى در دو جلد ضخیم دیدم که محمد بن جریر طبرى احادیث غدیر خم را در آن جمعآورى کرده بود»! (4)
آنچه در این مرحله مشهود است اینکه اکثر کتب،مربوط به اسناد و رجال خطبه است و هدف اول مؤلفین استحکام اصل مطلب بوده است.آنان که جو خاص فرهنگى را به خوبى لمس مىکردند در مرحله اول دست به کار محکمکارى در اسناد و حفظ متون شدند تا نسلهاى آینده مدارک لازم براى تحقیق و موشکافى و بحث و بررسى داشته باشند.
این دوران در طول قرن دوم و سوم و چهارم و پنجم اوج خاص داشته و حق آن به خوبى ادا شده است.
از قرن چهارم تحقیق و بحث در متن و سند حدیث غدیر آغاز شده و قطعه اصلى خطبه غدیر که جمله«من کنت مولاه فهذا على مولاه»است در مناظرات مطرح شده،و رجال اسناد و ناقلین حدیث غدیر نیز به دقت مورد بررسى قرار گرفتهاند.کتب شیخ صدوق و سید مرتضى و شیخ مفید بهترین شاهد بر این مدعا هستند.
این تحقیقات در قرنهاى چهارم و پنجم و ششم اوج داشته و تا سال هزار همچنان پیش رفته،و آثار برجستهاى از این قرون در دست است.
از اوائل قرن یازدهم هجرى تا امروز با ایجاد میدان باز علمى،محققین و اندیشمندان اسلام تألیفات بسیار مهمى درباره غدیر تألیف کرده و به خوبى از زحمات هزار ساله نتیجهگیرى نمودهاند.در این دوران تمام جوانب غدیر مورد جمع و بررسى و تحقیق قرار گرفت.ارتباط غدیر با قرآن،بحثهاى مفصل در اسناد غدیر،بررسیهاى عمیق در متن حدیث غدیر،جمعآورى و تدوین اشعار مربوط به غدیر و جوانب دیگر آن مورد توجه خاص واقع شد و در هر مورد کتابهایى تدوین گردید.
تحقیقات بزرگانى همچون قاضى شوشترى،علامه مجلسى،شیخ حر عاملى،سید هاشم بحرانى،میر حامد حسین هندى،علامه امینى و بسیارى دیگر از علما،بهترین شاهد این مدعا است.
علامه مجلسى نیمى از یک جلد از«بحار الانوار»را به مسئله غدیر اختصاص داده است.سید هاشم بحرانى کتابى مستقل بنام«کشف المهم»تألیف نموده است.سید حامد حسین هندى در 10 جلد 400 صفحهاى از کتاب«عبقات الأنوار»به بحثهاى تحقیقى درباره غدیر پرداخته است.علامه امینى طى 11 جلد کتاب«الغدیر»جوانبى از آن و نیز کلیه شعراى غدیر و شعرهاى آنان را جمعآورى نموده و مطالب مهمى درباره آنها آورده است.کتابهایى از قبیل«التکمیل»از سید مرتضى حسین و«الغدیر فى الإسلام»از شیخ محمد رضا فرج الله نیز نمونههاى دیگرى از این تحقیقات علمى هستند.
بدین امید که در آیندههاى نزدیک شاهد کتابى به عظمت غدیر باشیم که به عنوان یک مجموعه پر محتوى،همه مطالب مربوط به غدیر را در خود جمع کرده باشد و این آبروى ابدى اسلام را آن طور که هست در معرض دید جهانیان قرار دهد.
معرفى کتابهایى که طى چهارده قرن درباره غدیر تألیف شده به دو صورت دیده مىشود:
با توجه به اهمیت خاص غدیر در اسلام و ارتباط مستقیم آن با مسئله امامت و خلافت،از دیر زمان علماى بزرگ به اهمیت کتب مربوط به غدیر توجه داشتهاند.در این راستا شیخ محمد بن على بن شهرآشوب از قرن ششم در کتاب مناقب آل ابى طالب:ج 3 ص 25،و سید بن طاووس از قرن هفتم در کتاب اقبال الاعمال:ص 453ـ454،اقدام به معرفى تعدادى از کتابهاى مربوط به غدیر نمودهاند.
در سده اخیر که مسئله کتابشناسى رسما مطرح شده اولین قدم را علامه حاج آقا بزرگ تهرانى برداشته و کتابهاى بسیارى در ارتباط با غدیر در کتاب«الذریعة»معرفى نموده است.بعد از ایشان هم کسانى که تألیفات مهمى درباره غدیر داشتهاند کتب مربوط به غدیر را معرفى کردهاند که شرح آن چنین است:
1.الذریعة،آقا بزرگ تهرانى:ج 16 ص 28ـ25،و موارد دیگر.
2.الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب،عبد الحسین امینى:ج 1 ص 152ـ .157
3.الغدیر فى الإسلام،محمد رضا فرج الله:ص 5ـ .7
4.پیامى بزرگ از بزرگ پیامبران،حسین عماد زاده:ص .45
5.امام شناسى،سید محمد حسین حسینى تهرانى:ج 7 ص 156ـ .162
6.در صحنه غدیر،محمد مهدى رکنى:ص 40ـ .41
7.معجم ما کتب عن الرسول و اهل البیت علیهم السلام،عبد الجبار رفاعى:ج 6 ص 190ـ220 و موارد دیگر.
8.تجلى ولایت در خطبه غدیر،مهدى جعفرى،ص 78ـ .90
9.نگرشى بر غدیر خم،عبد الصالح انتصارى،ص 85ـ .86
10.الغدیر(مجله اردو)،مقاله 4:«غدیر شماریات کراجالى مین»،سید مسعود عابدى.
11.الثقلین(مجله اردو)،شماره 2(آوریلـژوئن 1998).
1.الغدیر فى التراث الإسلامى،علامه سید عبد العزیز طباطبائى.
اولین قدم به عنوان کتابشناسى مستقل غدیر را علامه فقید سید عبد العزیز طباطبائى در کتاب«الغدیر فى التراث الإسلامى»برداشته،و به حق کارى عظیم در احیاى فرهنگ غدیر به انجام رسانده است.
این کتاب که نامش به معناى«غدیر در میراث فرهنگى اسلام»است،ابتدا با معرفى 125 کتاب مستقل درباره غدیر در شماره 21 مجله«تراثنا»بمناسبت چهاردهمین قرن غدیر در سال 1410 ق در قم بچاپ رسید.سپس توسط مؤلف تکمیل شد و بصورت کتابى مستقل با معرفى 164 کتاب مستقل در سال 1413 ق در بیروت چاپ شد.در سال 1415 ق پس از تکمیل دوم مؤلف با معرفى 184 عنوان کتاب مستقل در قم بچاپ رسید.
در این کتاب تألیفات مستقل درباره غدیر از قرن دوم تا پانزدهم هجرى معرفى شده و بیشتر از دیدگاه رجالى مورد تحقیق قرار گرفته و به شرح حال مفصل مؤلفین آنها پرداخته شده است .
2.غدیر در مآخذ اسلامى،ترجمه و تلخیص:مهدى جعفرى.این کتاب ترجمه ملخص و فارسى کتاب«الغدیر فى التراث الإسلامى»است.
3.کتابنامه غدیر خم»،نادر مطلبى،سید محسن دین پرور،که توسط بنیاد نهج البلاغة در غدیر سال 1415 ق منتشر شده است.
4.کتابنامه غدیر(حجة الوداع)،پژوهشکده باقر العلوم علیه السلام قم،که به صورت کامپیوترى است.
5.غدیر در آئینه کتاب،فاضل دانشمند محمد انصارى.
در زمینه کتابشناسى غدیر آخرین و کاملترین کتاب است و بالاترین رقم از کتب مستقل غدیر را ارائه داده است.
این کتاب ابتدا در سال 1416 ق با معرفى 267 عنوان مستقل درباره غدیر در قم بچاپ رسید .مقدمه مفصلى در آغاز آن تنظیم شده که با ترسیم تاریخچه کاملى از«کتاب و غدیر»آمارهاى علمى مفیدى در آن ارائه شده است.ترجمه ملخصى از مقدمه کتاب به زبانهاى عربى و اردو و انگلیسى در آغاز و انجام آن آمده است.
بار دوم پس از تکمیل آن با معرفى 414 عنوان مستقل در سال 1420 ق در قم در دست انتشار است که آمارهاى جدیدى به آن افزوده شده است.
کتابهاى معرفى شده در این کتابنامه در چهار مرحله شناسایى شدهاند:
1.تعریف کلى کتاب و بیان روش کار مؤلف،تفصیل مطالب و موضوعات و نکات خاص مربوط به کتاب .
2.تعریف کیفیت محتواى کتاب:شامل بودن کتاب بر همه مطالب مربوط به غدیر یا جنبه خاصى از آن،جهت تاریخى یا حدیثى یا ادبى در کتاب،نقل مطالب یا تحقیقى و تحلیلى بودن کتاب،تقسیمبندى کتاب،کیفیت قلم مؤلف،نکات خاص در هر کتاب از قبیل توضیح مدارک آن.
3.خصوصیات فنى کتاب:نام کتاب،زبان،چاپى یا خطى،مؤلف و تاریخ وفات او،مترجم یا محقق،ناشر،محل چاپ،نوبت چاپ،سال چاپ،قطع کتاب،تعداد صفحات،مدرک معرفى کتاب.
4.نمونه عکسى از جلد کتابهاى موجود،بعنوان شاهدى زنده از آن.
کتابشناسى غدیر از سه جهت زمینه باز دارد:
1.کتابهاى خطى بسیارى در کتابخانههاى عمومى و خصوصى درباره غدیر وجود دارد که از یکسو اطلاع بر بسیارى از آنها در طول زمان صورت مىگیرد و از زوایاى کتابخانهها بیرون مىآید،و از سوى دیگر فهرستهاى موجود کتابخانههاى خطى جهان نیز تاکنون به طور کامل و جامعى در این باره مورد مطالعه قرار نگرفته است.بنابر این احتمال اضافه شدن کتابهاى خطى زیادى به آمارهاى موجود بسیار است.
2.با توجه جهانى به مکتب اهل بیت علیهم السلام و عنایت خاص ائمه علیهم السلام،در سده اخیر گرایش خاصى به تألیف کتب مربوط به آل محمد علیهم السلام مشهود است و شاهد کتابهاى پر محتوا و تحقیقى چه از نظر تاریخى و حدیثى و چه از نظر ادبى و شعرى هستیم که غدیر نیز یکى از همین زمینهها است.
3.با توجه به گسترش روزافزون ذخایر کامپیوترى و ارتباطات سریع مراکز کامپیوترى با یکدیگر،به خصوص شبکه جهانى اینترنت،از یک سو شاهد کتابهایى هستیم که فقط به صورت نرم افزار منتشر شدهاند،و از سوى دیگر دسترسى به کتابخانههاى بزرگ جهان و نیز مراکز علمى و مؤسسات انتشاراتى به سهولت انجام مىپذیرد و در نتیجه اطلاع از کتابهاى زیادى که در آرشیوهاى خود نگهدارى مىکنند و یا حتى در دست انتشار دارند بسیار آسان خواهد بود.
با در نظر گرفتن این زمینهها پیداست که هر کتابنامهاى تهیه شود،با گذشت مدتى کم احتیاج به ملحقات و استدراک دارد تا کتابهاى جدید به آن اضافه شود.
با در دست داشتن اطلاعات وسیع از کتب تألیف شده درباره غدیر آمارهاىسودمند و متعددى بدست مىآید.این آمارها در محاسبات مذهبى نسبت به مکانها و زمانها و ملتها بسیار مؤثر بوده و بیانگر عظمت کارهاى انجام شده در موضوع است.
بعضى از کتابهاى مربوط به غدیر بصورت چند جلدى هستند که از جمله آنها«عبقات الانوار»و ترجمه آن«نفحات الازهار»و نیز«الغدیر»را مىتوان نام برد.
بعضى از کتابهاى مربوط به غدیر به عنوان یک جلد از مجموعهاى بزرگاند،که نمونه آن جلد 15/3 از مجموعه مفصل کتاب«عوالم العلوم»است.
تعدادى از کتب مفقود شده و تعدادى بصورت خطى موجود است که تعدادى از نسخههاى خطى تحقیق و چاپ شده و تعدادى هم تألیفات جدید چاپى هستند.
در اینجا فقط چهار جهت به عنوان نمونه آمار اشاره مىشود:کتب چاپى و خطى و محل چاپ مطبوعات یا نگهدارى کتب خطى،مؤلفین،زبانهاى مختلف،موضوعات و گرایشهاى تحقیقى.
کتابهاى چاپى مربوط به غدیر که در کشورهاى مختلف طبع شده 290 کتاب است و تفصیل آن به ترتیب کثرت تعداد کتابها چنین است:
ایران:180 کتاب،شهرهاى:تهران:57 کتاب،قم:78 کتاب،اصفهان:5 کتاب،تبریز:6 کتاب،کرمانشاه :1 کتاب،مشهد:17 کتاب،کاشان:2 کتاب،یزد:1 کتاب،شیراز:1 کتاب،و 12 کتاب که شهر آنها مشخص نیست.
هند:32 کتاب،شهرهاى:دهلى:7 کتاب،لکنهو:12 کتاب،کلکته:2 کتاب،بنارس:1 کتاب،علیگره:1 کتاب،محمود آباد:1 کتاب،بمبئى:4 کتاب،بیهار:1 کتاب،و 3 کتاب که شهر آنها مشخص نیست.
پاکستان: 27 کتاب،شهرهاى: لاهور: 15 کتاب،کراچى: 8 کتاب،پیشاور: 1 کتاب،سیالکوت: 2 کتاب،راولپندى : 1 کتاب.
عراق: 17 کتاب،شهرهاى: نجف: 13 کتاب،کربلا: 2 کتاب،عماره: 1 کتاب،بغداد: 1 کتاب.
لبنان: 24 کتاب: شهرهاى: بیروت: 22 کتاب،صیدا: 2 کتاب.
بحرین: 1 کتاب.
بنگلادش: 1 کتاب.
تانزانیا: 1 کتاب: شهر دودوما.
انگلستان: 2 کتاب: شهر لندن.
مصر: 1 کتاب: شهر قاهره.
نروژ: 1 کتاب،که نام شهر آن مشخص نیست.
همچنین در 68 کتاب چاپى،کشور محل نشر و یا چاپ آنها مشخص نیست.
در این مجموعه کتابهایى که چاپ نشده باشند خطى تلقى شدهاند اگر چه مربوط به قرنهاى گذشته نباشد و به عنوان دستنویس نزد مؤلف باشد.کتابهاى خطى این مجموعه 126 کتاب است که به جز دست نویس مؤلفان که 24 کتاب است و 68 کتاب که محل نگهدارى آنها مشخص نیست،بقیه بدین شرح در مراکز زیر نگهدارى مىشود:
کتابخانه دانشگاه تهران،5 کتاب.
کتابخانه گوهرشاد(مشهد)،1 کتاب.
کتابخانه شاهچراغ علیه السلام(شیراز)،3 کتاب.
کتابخانه آستان قدس رضوى،3 کتاب.
کتابخانه مجلس شورى(تهران)،2 کتاب.
کتابخانه مجلس سابق(تهران)،1 کتاب.
کتابخانه آیة الله مرعشى(قم)،4 کتاب.
کتابخانه وزیرى(یزد)،1 کتاب.
کتابخانه سید محمد على روضاتى(اصفهان)،3 کتاب.
کتابخانه مدرسه سپهسالار(تهران)،1 کتاب.
کتابخانه دانشکده الهیات تهران،1 کتاب.
کتابخانه نوربخش(تهران)،1 کتاب.
کتابخانه ظاهریه(دمشق)،1 کتاب.
کتابخانه جامع کبیر صنعاء(یمن)،1 کتاب.
کتابخانه فیضى(بمبئى)،1 کتاب.
کتابخانه خدابخش(پتنه)،1 کتاب.
کتابخانه شیخ عبد القیوم(بمبئى)،1 کتاب.
کتابخانه جمعیت اسماعیلیه(کراچى)،1 کتاب.
کتابخانه برلین،2 کتاب.
تألیفات مربوط به غدیر اکثرا به صورت فردى انجام شده،و گاهى به صورت گروهى و یا با نام هیئت تحریریه به چشم مىخورد.
در میان این خدمتگزاران غدیر که به نام امیر المؤمنین علیه السلام و اظهار محبت به ساحت اقدسش قلم زدهاند،علماى بزرگ و محدثین طراز اول دیده مىشوند.همچنینخطباى مشهورى دیده مىشوند که مستقلا درباره غدیر تألیف داشتهاند و یا متن خطابههاى پر محتواى آنان درباره به صورت کتاب عرضه شده است.دامنه این محبت تا آنجا کشیده شده که حتى جوانانى را مىبینیم که با سن کم خود مشتاقانه و آگاهانه قلم به دست گرفتهاند و شعاعى از نور علوى را به نمایش گذاشتهاند.عدهاى از مؤلفین را نیز زنان تشکیل مىدهند که در راه ولایت تألیف داشتهاند و نام غدیر را براى تألیف و تحقیق خود برگزیدهاند.
اکثر مؤلفین کتب مربوط به غدیر از شیعه اثنا عشرى هستند و باید هم چنین باشد.دراین میان چند مؤلف از اسماعیلیه و چند نفر از عامه نیز دیده مىشوند.البته از سوى دیگر تعدادى از کتب مجهول المؤلفاند که گاهى به علت در دست نبودن اصل کتاب یا منبع معرفى کننده بوده و گاهى در کتاب اثرى از نام مؤلف دیده نشده که اکثرا در کتب خطى است.البته کتابهایى که«هیئت تحریریه»مؤلف آن باشند مجهول المؤلف تلقى نمىشوند.تعدادى از کتابها نیز چند مؤلفى هستند که هر کدام از آن مؤلفان جداگانه به حساب مىآیند.
مجموع مؤلفین بیش 419 نفر هستند که ذیلا آمار مربوطه ذکر مىشود:
از نظر مذهب:
شیعه:348 نفر.
اسماعیلى:14 نفر.
عامه:10 نفر.
مؤلفانى که مذهب آنان مشخص نیست:24 نفر.
کتابهایى که مؤلفان آنها مشخص نیست(مجهول المؤلف):23 کتاب.
از نظر زبان و ملیت:
در مؤلفین غدیر عرب و فارس و هندى و پاکستانى و ترک و ترکمن و کرد و اروپایى دیده مىشوند .
از نظر تعداد تألیف
بعضى از مؤلفین دو کتاب یا بیشتر درباره غدیر تألیف کردهاند مانند شیخ مفید و شیخ کراجکى و غیر ایشان.در بعضى موارد نیز دو یا چند مؤلف در تألیف یک کتاب مشارکت کردهاند.
از مؤلفین مشهور چهارده قرن مىتوان نامهاى زیر را معرفى کرد:
خلیل بن احمد فراهیدى متوفاى 175،على بن حسن طاطرى متوفاى حدود 200،ابو جعفر بغدادى متوفاى حدود 300،محمد بن جریر طبرى متوفاى 310،شیخ کلینى متوفاى 328،ابو العباس ابن عقده کوفى متوفاى 333،حسن بن ابراهیم علوى نصیبى متوفاى حدود 350،على بن هلال مهلبى متوفاى 350،ابو بکر جعابى متوفاى 355،ابو طالب انبارى متوفاى 356،ابو جعفر محمد بن على بن دحیم شیبانى متوفاى حدود 400،ابو الحسن دار قطنى متوفاى 385،ابو المفضل شیبانى متوفاى 387،حاکم نیشابورى متوفاى 405،ابو عبد الله غضائرى متوفاى 411،شیخ مفید متوفاى 413،ابو الحسن على القنانى متوفاى 413،منصور لائى رازى قرن 5،سید مرتضى علم الهدى متوفاى 436،محسن خزاعى نیشابورى(قرن 5)،ابو الفتح کراجکى متوفاى 449،هبة الله بن موسى شیرازى متوفاى 470،حافظ سعید بن ناصر سجستانى متوفاى 477،حاکم حسکانى متوفاى(قرن 5)،ابو طالب فارسى (قرن 6)،شمس الدین ذهبى متوفاى 748،زین الدین کردى رازیانى متوفاى 725،مولى عبد الله قزوینى قرن 10،ابن طولون دمشقى متوفاى 953،سید على خان مدنى متوفاى 1088،سید هاشم بحرانى متوفاى 1107،ملا مسیحا فسوى متوفاى 1127،میر حامد حسین هندى متوفاى 1306،حاج شیخ عباس قمى متوفاى 1359،سید مرتضى حسین متوفاى 1400،شیخ عبد الحسین امینى.
آمار زبانهاى مختلف
تألیفات مستقل درباره غدیر تاکنون به 8 زبان دنیا به دست آمده است.
اکثریت کتابها به زبانهاى فارسى،عربى و اردو هستند و این دقیقا به علت گسترش مذهب تشیع در اهل این زبانها است.
اکثر کتابهایى که به غیر این سه زبان هستند ترجمه از فارسى یا عربى و یا اردو است.مخاطبین خاص این کتابها یا مسلمانانى هستند که به یکى از این زبانها سخن مىگویند،و یا از ادیان و ملل غیر مسلمانند که چنین کتابهایى به عنوان هدایت و راهنمایى آنان تألیف شده است .به همین جهت در این کتابها رعایت اختصار و پرداختن به مسائل کلى مشهود است.
طبق شمارش تعداد کتابها در هر زبانى چنین است:
فارسى:171 کتاب.
عربى:154 کتاب.
اردو:84 کتاب.
انگلیسى:5 کتاب.
ترکى آذرى:1 کتاب.
ترکى استانبولى:1 کتاب.
بنگالى:1 کتاب.
نروژى:1 کتاب.
درباره غدیر موضوعات بسیارى باید مورد تحقیق و تألیف قرار گیرد و هنوز جاى آنها خالى است.موضوعاتى که تاکنون در کتابهاى تألیف شده درباره غدیر مورد نظر مؤلفین قرار گرفته چنین است:
1.اعتقادى:از آنجا که غدیر مظهر خلافت و امامت است در کتابهاى غدیر موضوع خلافت و امامت محور اصلى تألیفات است.
2.تفسیرى:تحقیق در مورد آیاتى که در غدیر و یا در رابطه با غدیر نازل شده که بیش از 50 آیه است و عمده آنها سه آیه است:«یا أیها الرسول...»،«الیوم أکلمت لکم دینکم...»،«سأل سائل بعذاب...».
3.تاریخى:تحقیق در جزئیات تاریخى واقعه غدیر و حجة الوداع که در چند جنبه مىتواند باشد :
*ابتداى حرکت پیامبر صلى الله علیه و آله براى سفر حجة الوداع و سپس مراسم حج.
*منتهى شدن حج به واقعه غدیر.
*خطبه و مراسم قبل و بعد از خطبه که تا سه روز به طول انجامید.
*منافقین و سخنان آنان در غدیر و نقشههاى آنان براى ضربه به غدیر.
*سابقه تاریخى غدیر و وقایع امم گذشته در روز غدیر.
4.جغرافیایى:موقعیت منطقه غدیر از نظر جغرافیایى و تاریخچه آن در طول تاریخ و موقعیت آن در زمان حاضر.
5.رجالى:جمعآورى اسناد و طرق حدیث غدیر از صحابه و تابعین و جمعآورى راویان و ناقلین حدیث غدیر از شیعه و عامه و غیر عامه،و بحثهاى سندى و رجالى درباره آنها.
6.دلالت حدیث غدیر:بحث در دلالت حدیث غدیر بر امامت و خلافت امیر المؤمنین علیه السلام،بخصوص معناى کلمه مولى.
7.متن شناسى:مقابله،ویرایش،ترجمه،شرح،تفسیر خطبه پیامبر صلى الله علیه و آله در غدیر و نیز کتب مربوط به غدیر،شاهد آوردن براى فرازهاى خطبه از آیات و روایات، بررسى مدارک و منابع و نسخههاى خطبه،جمعآورى عبارات مختلف جمله«من کنت مولاه...»،
8.احتجاج به غدیر:احتجاجات معصومین علیهم السلام،صحابه و تابعین،اصحاب ائمه علیه السلام و علماى شیعه و دیگر افراد در طول تاریخ درباره غدیر.
9.رد شبهات و جواب مخالفان:پاسخ به سؤالات و اشکالاتى که دشمنان تشیع و علماى عامه در مسئله غدیر و معناى آن و مفاد کلمه«مولى»و سایر موارد القاءنمودهاند.
جا دارد مجموعههایى تدوین شود که در آنها جواب سؤالات مطرح شده و یا احتمالى جوانان در مورد غدیر داده شود.
10.شعر و ادبیات:شعرهاى بسیارى،چه از شاعران عرب یا فارسى یا اردو،و چه شعراى شیعه و یا مذاهب دیگر درباره غدیر سروده شده است.این اشعار که به اصطلاح«غدیریه»نامیده مىشوند بسیار مورد توجه بوده و کتابهاى مستقلى براى جمعآورى این اشعار تألیف شده است.
جلوه دیگر ادبى انتخاب نامهاى زیبا و پرمحتوایى است که به تنهایى یک دنیا معناى اعتقادى به همراه دارد و وقایع غدیر را تداعى مىکند و روح شنونده را به حقیقت غدیر نزدیک مىنماید .
11.عبادى:اهمیت روز غدیر،دعاهاى روز غدیر،زیارات روز غدیر.
12.کتابشناسى غدیر:جمعآورى کتب،فهرست موضوعى کتابهاى غدیر،فهرست مؤلفین،فهرست زبانها،آمارهاى مختلف در مورد کتب غدیر،معرفى یک یا چند کتاب ارزشمند درباره غدیر.
13.اقتباس از آثار بزرگان:برداشت از کتابهاى مرجع و تألیفات علماى گذشته.
14.کتاب کودک و نوجوان:تدوین مجموعههاى تفریحى و سرگرم کننده و یا علمى و پرسش و پاسخ و یا داستان نویسى عامیانه و مجموعههاى مسابقهاى و پرسشنامه و نظایر آن براى کودکان و نوجوانان.
15.ترجمه:برگردان کتابهاى ارزشمند به زبانهاى دیگر راهى سریع براى توسعه فرهنگى در تبلیغ غدیر است.بسیارند کتابهایى که بخاطر آشنا نبودن طالبین به زبان تألیفى آن قدرشان ناشناخته مانده است.همچنین ترجمه کتابهاى غدیر به زبانهاى اروپایى و در رأس همه انگلیسى و نیز به زبانهاى آفریقایى و شرقى از کارهایى است که در مراحل آغازین قرار دارد.
گاهى متون قدیمى به صورت بازنویسى به زبانهاى دیگر برگردانده مىشود.
پیداست که اشتیاق فارسى زبانان و عرب زبانان و اردو زبانان به آثار یکدیگر با توجه به یگانگى مذهب از نشاط خاصى برخوردار است.ترجمههایى که غیر این سه زبان است اکثرا جنبه تبلیغى دارند،و یا براى کسانى است که به آن زبانها مأنوس هستند.
همچنین مجتمعهاى آموزشى نابینایان،کتابهایى درباره غدیر به خط«بریل»مخصوص نابینایان تهیه کردهاند که در پایان این بخش معرفى خواهد شد.
16.خلاصه نویسى:این روش در واقع نوعى فهرست گویا براى کتابهاى مفصل غدیر است.خلاصه نمودن آثار بزرگان و کتابهاى مرجع و تألیفات قدیم که به چند صورت دیده مىشود:تلخیص کتابهاى بزرگ،تلخیص احادیث و قطعههاى تاریخى،داستان پردازى تلفیقى که با برداشت از چند متن بدست مىآید،تدوین چهل حدیثها،انتخاب یک قطعه از کتب مؤلفین و نشر جداگانه آن به خاطر اهمیت محتواى آن.
17.تنظیم سخنرانىها:بیانات و سخنرانىهاى ارزشمندى که به صورت مکتوب در آمده و منتشر مىگردد.
18.جمعآورى مقالات و قصائد:تنظیم چندین مقاله و نوشته و نشر آنها بعنوان مجموعهاى درباره غدیر چه به صورت کتاب و یا شمارهاى از مجله.
19.یادنامهها:که به چند صورت دیده مىشوند:
1.آنچه همه ساله در عید غدیر به عنوان یادبود همان سال منتشر مىشود که اکثرا مجموعهاى از حدیث و تاریخ و شعر است و گاهى به صورت شماره مخصوص یک مجله ارائه شده است.
2.کتابهایى که در کنگرههاى مربوط به غدیر انتشار مىیابد و شامل مقالات ارائه شده در کنگره و نیز کتابهاى تدوین شده به مناسبت کنگره است.
3.سخنرانىهایى که به مناسبت غدیر ایراد شده و بخاطر محتواى ارزشمند آن به صورت کتاب در آمده است.
«خطبه غدیر»بصورت ترجمه فارسى و اردو و ترکى و انگلیسى،و نیز بصورت شعر عربى و فارسى و اردو و ترکى،بطور مکرر برگردانده شده و بسیارى از آنها بچاپ رسیده است.ذیلا به مواردى از نثر و نظم خطبه اشاره مىنماییم:
ترجمه خطبه غدیر به زبان فارسى اولین بار در قرن ششم هجرى توسط عالم بزرگ شیخ محمد بن حسین رازى در کتاب«نزهة الکرام»انجام گرفته و عینا در کتاب مزبور بچاپ رسیده است.
از ترجمههاى فارسى خطبه به چهار عنوان چاپى اشاره مىشود:
1.خطبه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در غدیر خم،تألیف مرحوم استاد حسین عمادزاده اصفهانى.این ترجمه گاهى با متن عربى و زیرنویس فارسى،و گاهى بصورت ترجمه فارسى جداگانه بچاپ رسیده است.همچنین بصورت کتابى مفصل تحت عنوان«پیامى بزرگ از بزرگ پیامبران»منتشر شده است.
2.غدیریه،تألیف ملا محمد جعفر بن محمد صالح قارى.
3.غدیر پیوند ناگسستنى رسالت و امامت،تألیف علامه شیخ حسن سعید تهرانى.
4.خطابه غدیر،تألیف محمد باقر انصارى،که از روى متن مقابله شده بر نه کتاب در یازده بخش ترجمه شده،و در کتاب«اسرار غدیر»تفصیل مقابله آن ثبت شده است.
از ترجمههاى اردوى خطبه به سه عنوان چاپى اشاره مىکنیم:
1.غدیر خم اور خطبه غدیر،تألیف علامه سید ابن الحسن نجفى،که در کراچى چاپ شده است.
2.حدیث الغدیر،تألیف علامه سید سبط الحسن جایسى،که در هند چاپ شده است.
3.حجة الغدیر فى شرح حدیث الغدیر،که در دهلى چاپ شده است.
ترجمه ترکى آذرى خطبه غدیر با عنوان«غدیر خطبه سى»از روى کتاب خطابه غدیر انجام شده است.
از ترجمههاى انگلیسى خطبه غدیر به سه عنوان اشاره مىشود:
1.«~ ? What Happend in Qadir ~»،که از روى کتاب خطابه غدیر انجام شده است.
2.«~ (PBUH) The Last Two Khutbas Of The Last Prophet ~»،سید فیض الحسن فیضى،که در راولپندى پاکستان چاپ شده است.
3«~ . The Last Sermon Of Prophet Mohammad at Ghadire Khom ~»،حسین بهانجى،که در تانزانیا چاپ شده است.
نظم عربى حدیث غدیر در کتاب شریف«الغدیر»طى یازده جلد بصورت جامعى تدوین گردیده است .همچنین کتاب«شعراء الغدیر»مؤسسه الغدیر بیروت در دو جلد تدوین و چاپ شده است. نظم فارسى خطابه غدیر توسط عدهاى از شعراى فارسى زبان انجام گرفته و در کتابهاى سرود غدیر:2 جلد،شعراى غدیر از گذشته تا امروز:10 جلد،غدیر در شعر فارسى از کسائى مروزى تا شهریار تبریزى بصورت مبسوطى جمعآورى شده است.
ذیلا چهار عنوان چاپى ذکر مىشود:
1.خطبه الغدیر،اثر صغیر اصفهانى،با همکارى مرحوم عمادزاده.
2.خطبه غدیریه،اثر میرزا رفیع،که در سال 1313 ق در هند چاپ شده است.
3.ترجمه(منظوم)خطبه غدیر خم،اثر میرزا عباس جبروتى قمى.
4.غدیرخم،مرتضى سرافراز،1348 ش.
این چند عنوان کتاب بعنوان نمونه ذکر شد.براى اطلاع بیشتر به دو کتاب«الغدیر فى التراث الاسلامى»و«غدیر در آئینه کتاب»رجوع شود.
با توجه به اهمیت مسئله غدیر در بعد اعتقادى شیعه،و برهان مستحکمى که در برابر دشمنان و مخالفین شیعه است،جا دارد از جمله اولین کتابهایى که به زبانهاى مختلف ترجمه و تألیف مىشود،تألیفاتى در رابطه با غدیر باشد.
به دلیل سابقه طولانى زبانهاى عربى،فارسى و اردو با مسئله غدیر،اکثر تألیفات مربوط به آن در این سه زبان هستند.در غیر این زبانها باید بگوییم که تألیف و نشر،هنوز در آغاز راه است.
در زبان انگلیسى تاکنون شش کتاب منتشر شده است.از این تعداد،چهار مورد ترجمه خطبه غدیر است که مقدمهاى درباره واقعه غدیر هم ضمیمه آنها است.یک مورد ترجمه جلد اول الغدیر علامه امینى است.یک مورد هم ترجمه مطالبى از چند مؤلف درباره غدیر است.
این کتابهاى انگلیسى از سال 1353 شمسىـیعنى 25 سال پیش تاکنونـدر سالهاى مختلفى،در انگلستان،تانزانیا،پاکستان و ایران منتشر شده است.
به زبان ترکى دو کتاب درباره غدیر در قم منتشر شده که یکى به زبان ترکى استانبولى و دیگرى ترکى آذرى است.کتاب اول برداشتى از کتاب الغدیر و کتاب دوم ترجمه خطبه به ضمیمه خلاصهاى از واقعه غدیر است.
یک کتاب هم به زبان نروژى بصورت بحث علمى درباره غدیر در نروژ منتشر شده است،و کتاب دیگرى به زبان بنگالى بصورت جزوهاى درباره غدیر که در بنگلادش چاپ شده است.
ذیلا کتابهاى مزبور با کتابشناسى مختصر معرفى مىشوند:
انگلیسى
1.ترجمه الغدیر
عبد الحسین امینى.
مترجم:دکتر صفا خلوصى.
این کتاب ترجمه جلد اول«الغدیر»علامه امینى توسط دکتر خلوصى استاد دانشگاه لندن است .این ترجمه بیش از بیست سال پیش در لندن چاپ و منتشر شده است. (5)
2.دلست سرمن آو پرافت محمد صلى الله علیه و آله ات غدیر خم
حسین بهانجى.
دار المسلمین،دودوما،تانزانیا.
رقعى،60 ص.
این کتاب ترجمه خطبه غدیر به انگلیسى شامل دو بخش اصلى است:متن خطبه،راویان خطبه. عنوان انگلیسى کتاب به معناى«آخرین خطبه پیامبر محمد صلى الله علیه و آله در غدیر خم»چنین است:
3«~ at Ghadire Khum (Saw) The Last Sermon Of Prophet Muhammad ~»
سید فیض الحسن فیضى.
آرمى پریس،راولپندى،سال 1992 م.
85 ص.
این کتاب ترجمه خطبه غدیر همراه با متن عربى آن است. (6) عنوان انگلیسى کتاب به معناى«آخرین دو خطبه آخرین پیامبر صلى الله علیه و آله»چنین است :
«~ (PBUH) The Last Two Khutbas Of The Last Prophet ~»
4.غدیر
سید محمد باقر صدر،عبد العزیز ساشادینا،سید محمد رضوى،حسین کامیجى.
ترجمه:گروهى از محققین.
انتشارات انصاریان،قم،سال 1416 ق،1996 م.
رقعى،103 ص.
5.غدیر خم
حسین نجفى
گروه برادران مسلمان،تهران،سال 1353 ش.
جیبى،45 ص.
6.نام انگلیسى کتاب چنین است:«~ Khomـeـ Ghadeer ~»
محمد باقر انصارى
مترجم:بدر شاهین
این کتاب ترجمه کتاب«خطابه غدیر»است که از روى عربى آن«معا فى الغدیر»ترجمه شده است .عنوان انگلیسى کتاب به معناى«در غدیر چه واقعهاى رخ داد»چنین است:
«~ What Happend in Ghadeer ~»
ترکى آذرى
7.غدیر خطبه سى
محمد باقر انصارى
مترجم:عباد ممىزاده
نشر مولود کعبه،قم،سال 1420 ق،2000 م.
رقعى،112 ص.
ترجمه کتاب«خطابه غدیر»به زبان ترکى آذرى و با خط کریل است.
ترکى استانبولى
8.گدیرى هوم،اوزتلى الگدیر
على اصغر مروج خراسانى
مترجم:سید على حسینى بحرى آکیول
انتشارات بین المللى الهدى،تهران،مجمع جهانى اهل بیت علیهم السلام،قم،سال 1378 ش،1998 م.
رقعى،442 ص. این کتاب ترجمه کتاب«فى رحاب الغدیر»است.عنوان لاتین کتاب به معناى«غدیر خم در سایه الغدیر»چنین است:«~ Gadirـi Hum Ozetle elـ Gadir ~»
نروژى
9.غدیر
زیر نظر:سید شمشاد حسین رضوى اترولوى
چاپ نروژ،سال 1990 م.
در این کتاب مطالبى پیرامون غدیر از کتب عامه استخراج شده و مورد استدلال قرار گرفته است. (7)
بنگالى
10.غدیر دیباشر تتپارجا
على عکاس
بنگلادش،1416 ق.
رقعى،23 ص.
این کتاب در مورد اهمیت روز غدیر است و نام آن به زبان بنگالى به همین معنى است.مدارک این کتاب از کتب عامه است.
کتابهاى محدود و انگشت شمارى از کتب مذهبى براى نابینایان به خط سوزنى«بریل»ترجمه شده،که خوشبختانه دو کتاب از آنها درباره غدیر است و در«فهرستگان کتابهاى بریل ایران»معرفى شده است.این اقدام که توسط مجتمعهاى توانبخشى نابینایان صورت گرفته،از دیدگاه دستور اکید پیامبر صلى الله علیه و آله در ابلاغ پیام غدیر در خور تقدیر است و صفحه جدیدى در تاریخ هزار و چهار صد ساله غدیر به شمار مىآید.
ذیلا به معرفى این کتابها مىپردازیم:
1.غدیر خم
حبیب الله رهبر اصفهانى
اصل کتاب:جیبى،84 ص
محل نگهدارى:مجتمع توانبخشى نابینایان 7 تیر،اصفهان
معرفى:فهرستگان کتابهاى بریل ایران:ص .160
2.داستان غدیر
جمعى از دبیران مشهد
اصل کتاب:جیبى،80 ص
محل نگهدارى:مجتمع خدمات بهزیستى نابینایان رودکى
معرفى:فهرستگان کتابهاى بریل ایران:ص .99
1) بحار الانوار ج 37 ص 121 ح .15 عوالم العلوم، ج 51/3 ص 44
2) الغدیر، ج 1 ص 66، 159، 232 ج 2 ص .34 کتاب سلیم، مقدمه
3) الذریعة، ج 5 ص 101
4) بحار الانوار، ج 37 ص 235، احقاق الحق، ج 2 ص 486
5) داستان غدیر، ص 122
6) مجله الثقلین (آوریل ـ ژوئن 1988) ج 5 ش 2 ص 181
7) تصانیف الشیعة فى الهند، سید شهوار نقوى (خط ادامه مطلب ...در یک نگاه به فرهنگ مکتوب غدیر،جلوههاى آن را به صورتهاى مختلفى مىبینیم.کتابهاى بزرگ و کوچک،جزوهها،بروشورها،مقالات مجلات و روزنامهها،برنامههاى علمى کامپیوترى،خطاطىهاى زیبا در کاشىها و تابلوها و بصورت کارتها و پوسترها.
این روند هر ساله اوج بیشترى از خود نشان مىدهد،و در ظل عنایت حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله فرجه آثار عمیق خود را در ابلاغ پیام غدیر به اثبات رسانده است.
سه کتاب را باید به عنوان اولین کتابهایى نام برد که ماجراى غدیر را ثبت کردهاند:
1.«کتاب على علیه السلام»،که نوشته امیر المؤمنین علیه السلام از املاى پیامبر صلى الله علیه و آله است،و این کتاب از ودایع امامت است که جز معصومین علیهم السلام کسى به آن راه ندارد.
شخصى به نام«معروف»خدمت امام باقر علیه السلام رسید و داستان غدیر را به نقل از ابى الطفیل براى حضرت نقل کرد.حضرت آن را تأیید کرد و فرمود:«این مطلب را در کتاب على علیه السلام دیدهایم و نزد ما صحیح است». (1)
2.اولین کتاب از تألیفات بشرى که مسئله غدیر را در خود ثبت کرده«کتاب سلیم بن قیس الهلالى»است .این کتاب که در سالهاى اولیه بعد از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله تألیف شده و مؤلف آن در سال 76 هجرى در گذشته،دور از چشم غاصبین خلافت در موارد مختلف کتاب خود مسئله غدیر را آورده و حتى در یک حدیث مستقل ماجراى غدیر را به طور کامل منعکس نموده است.این یادگار هزار و چهار صد ساله هم اکنون موجود است و متن عربى و ترجمه فارسى و اردو و انگلیسى آن بارها چاپ شده است. (2)
3.اولین کتاب مستقلى که در موضوع غدیر تألیف شده،«خطبة النبى صلى الله علیه و آله یوم الغدیر»،از عالم بزرگ ادبیات عرب خلیل بن احمد فراهیدى متوفاى سال 175 است که خطبه مفصل پیامبر صلى الله علیه و آله در غدیر را آورده است.اگر چه این کتاب امروزه مفقود است،ولى نام و خصوصیات آن در تاریخ ثبت شده است. (3)
مسیر فرهنگى غدیرـکه چهارده قرن را پشت سرگذاشته استـبه طور کلىمىتوان در چهار مرحله ترسیم نمود:
در طول قرن اول هجرى که تدوین معارف اسلام ممنوعیت رسمى داشت و اگر هم کتابى نوشته مىشد مخفیانه بود و یا اگر نوشتهاى مجوز پیدا مىکرد فقط اراجیف غاصبین خلافت بود که انتشار مىیافت،در چنان جوى بهترین کتاب براى غدیر سینههاى امین و حافظههاى قوى افراد بود که به خوبى توانست این راه صد ساله را بپیماید و این ودیعه آل محمد علیهم السلام را در خود حفظ کند. بیش از صد و بیست نفر از صحابه و عده بسیارى از تابعین،واقعه غدیر را در محافل بیان مىکردند و آن را به نسلهاى بعد از خود انتقال مىدادند.به طورى که زید بن ارقم و حذیفة بن یمان متن کامل خطبه غدیر را که بیش از یک ساعت به طول انجامیده،حفظ کرده و براى مردم بازگو کردهاند.
از سوى دیگر صاحب غدیر امیر المؤمنین علیه السلام براى اتمام حجت و براى آنکه نسلهاى آینده راه خود را بیابند،در اجتماعات مختلف مردم و در مناسبتها و فرصتهاى گوناگون حتى در بحبوحه جنگ صفین مسئله غدیر را مطرح مىساخت و درباره آن از شاهدان عینى اقرار مىگرفت .
فاطمه زهرا علیها السلام در عمر کمتر از سه ماهه خود پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله بارها جریان غدیر را براى مردم متذکر شد و تعجب خود را از چنین جو ظلمانى فرهنگى اعلام فرمود.
ائمه علیهم السلام نیز از هر فرصت مناسبى براى تبلیغ پیام غدیر استفاده کرده و آن را براى مردم بیان مىکردند،تا آنجا که امام باقر علیه السلام متن کامل خطبه غدیر را براى مردم بازگو فرمود و امام رضا علیه السلام مناظراتى در این باره برقرار نمود.
از سوى دیگر اصحاب ائمه علیهم السلام حاملان پیام غدیر بودند،و در حضور امامان علیهم السلام اقدام به حفظ و نشر غدیر نمودند.
شعر شاعران نیز نقش مهمى در حفظ غدیر در طول زمانهاى ظلمانى داشته چه آنکه قالب شعر محفوظتر است و مردم علاقه خاصى به آن دارند.از ساعتى که خطبه پیامبر صلى الله علیه و آله پایان یافت حسان بن ثابت اولین شعر را در حضور آنحضرت سرود و دلیل روشنى شد تا شاعران در طول چهارده قرن با هنر خود غدیر را حفظ کنند و براحتى به نسلهاى بعد برسانند.اینها شکلهاى مختلف فرهنگى بود که غدیر را در قرن اول حفظ کرد و البته این طرق در قرنهاى بعد نیز ادامه یافت.تنها اثر مکتوبى که در قرن اول درباره غدیر شناخته شده همان«کتاب سلیم»است که ذکر شد.
از اوایل قرن دوم هجرى که تدوین معارف دینى رسما آزاد اعلام شد،تبلیغ غدیر نیز شکلى تازه بخود گرفت و کم کم از شکل روایت به صورت تألیف در آمد.در اواسط قرن دوم اولین تألیف مستقل درباره غدیر را مىبینیم که از فراهیدى است.در ادامه این راه کتابهاى مختلفى به صورت مستقل یا ضمنى در موضوع غدیر تدوین شد.
ابو المعالى جوینى از قرن پنجم مىگوید:در بغداد در دست صحافى کتابى دیدم که بر جلد آن نوشته بود:«جلد بیست و هشتم از اسناد حدیث من کنت مولاه فعلى مولاه،و بعد از این جلد بیست و نهم خواهد بود»!!همچنین ابن کثیر دمشقى مىگوید:«کتابى در دو جلد ضخیم دیدم که محمد بن جریر طبرى احادیث غدیر خم را در آن جمعآورى کرده بود»! (4)
آنچه در این مرحله مشهود است اینکه اکثر کتب،مربوط به اسناد و رجال خطبه است و هدف اول مؤلفین استحکام اصل مطلب بوده است.آنان که جو خاص فرهنگى را به خوبى لمس مىکردند در مرحله اول دست به کار محکمکارى در اسناد و حفظ متون شدند تا نسلهاى آینده مدارک لازم براى تحقیق و موشکافى و بحث و بررسى داشته باشند.
این دوران در طول قرن دوم و سوم و چهارم و پنجم اوج خاص داشته و حق آن به خوبى ادا شده است.
از قرن چهارم تحقیق و بحث در متن و سند حدیث غدیر آغاز شده و قطعه اصلى خطبه غدیر که جمله«من کنت مولاه فهذا على مولاه»است در مناظرات مطرح شده،و رجال اسناد و ناقلین حدیث غدیر نیز به دقت مورد بررسى قرار گرفتهاند.کتب شیخ صدوق و سید مرتضى و شیخ مفید بهترین شاهد بر این مدعا هستند.
این تحقیقات در قرنهاى چهارم و پنجم و ششم اوج داشته و تا سال هزار همچنان پیش رفته،و آثار برجستهاى از این قرون در دست است.
از اوائل قرن یازدهم هجرى تا امروز با ایجاد میدان باز علمى،محققین و اندیشمندان اسلام تألیفات بسیار مهمى درباره غدیر تألیف کرده و به خوبى از زحمات هزار ساله نتیجهگیرى نمودهاند.در این دوران تمام جوانب غدیر مورد جمع و بررسى و تحقیق قرار گرفت.ارتباط غدیر با قرآن،بحثهاى مفصل در اسناد غدیر،بررسیهاى عمیق در متن حدیث غدیر،جمعآورى و تدوین اشعار مربوط به غدیر و جوانب دیگر آن مورد توجه خاص واقع شد و در هر مورد کتابهایى تدوین گردید.
تحقیقات بزرگانى همچون قاضى شوشترى،علامه مجلسى،شیخ حر عاملى،سید هاشم بحرانى،میر حامد حسین هندى،علامه امینى و بسیارى دیگر از علما،بهترین شاهد این مدعا است.
علامه مجلسى نیمى از یک جلد از«بحار الانوار»را به مسئله غدیر اختصاص داده است.سید هاشم بحرانى کتابى مستقل بنام«کشف المهم»تألیف نموده است.سید حامد حسین هندى در 10 جلد 400 صفحهاى از کتاب«عبقات الأنوار»به بحثهاى تحقیقى درباره غدیر پرداخته است.علامه امینى طى 11 جلد کتاب«الغدیر»جوانبى از آن و نیز کلیه شعراى غدیر و شعرهاى آنان را جمعآورى نموده و مطالب مهمى درباره آنها آورده است.کتابهایى از قبیل«التکمیل»از سید مرتضى حسین و«الغدیر فى الإسلام»از شیخ محمد رضا فرج الله نیز نمونههاى دیگرى از این تحقیقات علمى هستند.
بدین امید که در آیندههاى نزدیک شاهد کتابى به عظمت غدیر باشیم که به عنوان یک مجموعه پر محتوى،همه مطالب مربوط به غدیر را در خود جمع کرده باشد و این آبروى ابدى اسلام را آن طور که هست در معرض دید جهانیان قرار دهد.
معرفى کتابهایى که طى چهارده قرن درباره غدیر تألیف شده به دو صورت دیده مىشود:
با توجه به اهمیت خاص غدیر در اسلام و ارتباط مستقیم آن با مسئله امامت و خلافت،از دیر زمان علماى بزرگ به اهمیت کتب مربوط به غدیر توجه داشتهاند.در این راستا شیخ محمد بن على بن شهرآشوب از قرن ششم در کتاب مناقب آل ابى طالب:ج 3 ص 25،و سید بن طاووس از قرن هفتم در کتاب اقبال الاعمال:ص 453ـ454،اقدام به معرفى تعدادى از کتابهاى مربوط به غدیر نمودهاند.
در سده اخیر که مسئله کتابشناسى رسما مطرح شده اولین قدم را علامه حاج آقا بزرگ تهرانى برداشته و کتابهاى بسیارى در ارتباط با غدیر در کتاب«الذریعة»معرفى نموده است.بعد از ایشان هم کسانى که تألیفات مهمى درباره غدیر داشتهاند کتب مربوط به غدیر را معرفى کردهاند که شرح آن چنین است:
1.الذریعة،آقا بزرگ تهرانى:ج 16 ص 28ـ25،و موارد دیگر.
2.الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب،عبد الحسین امینى:ج 1 ص 152ـ .157
3.الغدیر فى الإسلام،محمد رضا فرج الله:ص 5ـ .7
4.پیامى بزرگ از بزرگ پیامبران،حسین عماد زاده:ص .45
5.امام شناسى،سید محمد حسین حسینى تهرانى:ج 7 ص 156ـ .162
6.در صحنه غدیر،محمد مهدى رکنى:ص 40ـ .41
7.معجم ما کتب عن الرسول و اهل البیت علیهم السلام،عبد الجبار رفاعى:ج 6 ص 190ـ220 و موارد دیگر.
8.تجلى ولایت در خطبه غدیر،مهدى جعفرى،ص 78ـ .90
9.نگرشى بر غدیر خم،عبد الصالح انتصارى،ص 85ـ .86
10.الغدیر(مجله اردو)،مقاله 4:«غدیر شماریات کراجالى مین»،سید مسعود عابدى.
11.الثقلین(مجله اردو)،شماره 2(آوریلـژوئن 1998).
1.الغدیر فى التراث الإسلامى،علامه سید عبد العزیز طباطبائى.
اولین قدم به عنوان کتابشناسى مستقل غدیر را علامه فقید سید عبد العزیز طباطبائى در کتاب«الغدیر فى التراث الإسلامى»برداشته،و به حق کارى عظیم در احیاى فرهنگ غدیر به انجام رسانده است.
این کتاب که نامش به معناى«غدیر در میراث فرهنگى اسلام»است،ابتدا با معرفى 125 کتاب مستقل درباره غدیر در شماره 21 مجله«تراثنا»بمناسبت چهاردهمین قرن غدیر در سال 1410 ق در قم بچاپ رسید.سپس توسط مؤلف تکمیل شد و بصورت کتابى مستقل با معرفى 164 کتاب مستقل در سال 1413 ق در بیروت چاپ شد.در سال 1415 ق پس از تکمیل دوم مؤلف با معرفى 184 عنوان کتاب مستقل در قم بچاپ رسید.
در این کتاب تألیفات مستقل درباره غدیر از قرن دوم تا پانزدهم هجرى معرفى شده و بیشتر از دیدگاه رجالى مورد تحقیق قرار گرفته و به شرح حال مفصل مؤلفین آنها پرداخته شده است .
2.غدیر در مآخذ اسلامى،ترجمه و تلخیص:مهدى جعفرى.این کتاب ترجمه ملخص و فارسى کتاب«الغدیر فى التراث الإسلامى»است.
3.کتابنامه غدیر خم»،نادر مطلبى،سید محسن دین پرور،که توسط بنیاد نهج البلاغة در غدیر سال 1415 ق منتشر شده است.
4.کتابنامه غدیر(حجة الوداع)،پژوهشکده باقر العلوم علیه السلام قم،که به صورت کامپیوترى است.
5.غدیر در آئینه کتاب،فاضل دانشمند محمد انصارى.
در زمینه کتابشناسى غدیر آخرین و کاملترین کتاب است و بالاترین رقم از کتب مستقل غدیر را ارائه داده است.
این کتاب ابتدا در سال 1416 ق با معرفى 267 عنوان مستقل درباره غدیر در قم بچاپ رسید .مقدمه مفصلى در آغاز آن تنظیم شده که با ترسیم تاریخچه کاملى از«کتاب و غدیر»آمارهاى علمى مفیدى در آن ارائه شده است.ترجمه ملخصى از مقدمه کتاب به زبانهاى عربى و اردو و انگلیسى در آغاز و انجام آن آمده است.
بار دوم پس از تکمیل آن با معرفى 414 عنوان مستقل در سال 1420 ق در قم در دست انتشار است که آمارهاى جدیدى به آن افزوده شده است.
کتابهاى معرفى شده در این کتابنامه در چهار مرحله شناسایى شدهاند:
1.تعریف کلى کتاب و بیان روش کار مؤلف،تفصیل مطالب و موضوعات و نکات خاص مربوط به کتاب .
2.تعریف کیفیت محتواى کتاب:شامل بودن کتاب بر همه مطالب مربوط به غدیر یا جنبه خاصى از آن،جهت تاریخى یا حدیثى یا ادبى در کتاب،نقل مطالب یا تحقیقى و تحلیلى بودن کتاب،تقسیمبندى کتاب،کیفیت قلم مؤلف،نکات خاص در هر کتاب از قبیل توضیح مدارک آن.
3.خصوصیات فنى کتاب:نام کتاب،زبان،چاپى یا خطى،مؤلف و تاریخ وفات او،مترجم یا محقق،ناشر،محل چاپ،نوبت چاپ،سال چاپ،قطع کتاب،تعداد صفحات،مدرک معرفى کتاب.
4.نمونه عکسى از جلد کتابهاى موجود،بعنوان شاهدى زنده از آن.
کتابشناسى غدیر از سه جهت زمینه باز دارد:
1.کتابهاى خطى بسیارى در کتابخانههاى عمومى و خصوصى درباره غدیر وجود دارد که از یکسو اطلاع بر بسیارى از آنها در طول زمان صورت مىگیرد و از زوایاى کتابخانهها بیرون مىآید،و از سوى دیگر فهرستهاى موجود کتابخانههاى خطى جهان نیز تاکنون به طور کامل و جامعى در این باره مورد مطالعه قرار نگرفته است.بنابر این احتمال اضافه شدن کتابهاى خطى زیادى به آمارهاى موجود بسیار است.
2.با توجه جهانى به مکتب اهل بیت علیهم السلام و عنایت خاص ائمه علیهم السلام،در سده اخیر گرایش خاصى به تألیف کتب مربوط به آل محمد علیهم السلام مشهود است و شاهد کتابهاى پر محتوا و تحقیقى چه از نظر تاریخى و حدیثى و چه از نظر ادبى و شعرى هستیم که غدیر نیز یکى از همین زمینهها است.
3.با توجه به گسترش روزافزون ذخایر کامپیوترى و ارتباطات سریع مراکز کامپیوترى با یکدیگر،به خصوص شبکه جهانى اینترنت،از یک سو شاهد کتابهایى هستیم که فقط به صورت نرم افزار منتشر شدهاند،و از سوى دیگر دسترسى به کتابخانههاى بزرگ جهان و نیز مراکز علمى و مؤسسات انتشاراتى به سهولت انجام مىپذیرد و در نتیجه اطلاع از کتابهاى زیادى که در آرشیوهاى خود نگهدارى مىکنند و یا حتى در دست انتشار دارند بسیار آسان خواهد بود.
با در نظر گرفتن این زمینهها پیداست که هر کتابنامهاى تهیه شود،با گذشت مدتى کم احتیاج به ملحقات و استدراک دارد تا کتابهاى جدید به آن اضافه شود.
با در دست داشتن اطلاعات وسیع از کتب تألیف شده درباره غدیر آمارهاىسودمند و متعددى بدست مىآید.این آمارها در محاسبات مذهبى نسبت به مکانها و زمانها و ملتها بسیار مؤثر بوده و بیانگر عظمت کارهاى انجام شده در موضوع است.
بعضى از کتابهاى مربوط به غدیر بصورت چند جلدى هستند که از جمله آنها«عبقات الانوار»و ترجمه آن«نفحات الازهار»و نیز«الغدیر»را مىتوان نام برد.
بعضى از کتابهاى مربوط به غدیر به عنوان یک جلد از مجموعهاى بزرگاند،که نمونه آن جلد 15/3 از مجموعه مفصل کتاب«عوالم العلوم»است.
تعدادى از کتب مفقود شده و تعدادى بصورت خطى موجود است که تعدادى از نسخههاى خطى تحقیق و چاپ شده و تعدادى هم تألیفات جدید چاپى هستند.
در اینجا فقط چهار جهت به عنوان نمونه آمار اشاره مىشود:کتب چاپى و خطى و محل چاپ مطبوعات یا نگهدارى کتب خطى،مؤلفین،زبانهاى مختلف،موضوعات و گرایشهاى تحقیقى.
کتابهاى چاپى مربوط به غدیر که در کشورهاى مختلف طبع شده 290 کتاب است و تفصیل آن به ترتیب کثرت تعداد کتابها چنین است:
ایران:180 کتاب،شهرهاى:تهران:57 کتاب،قم:78 کتاب،اصفهان:5 کتاب،تبریز:6 کتاب،کرمانشاه :1 کتاب،مشهد:17 کتاب،کاشان:2 کتاب،یزد:1 کتاب،شیراز:1 کتاب،و 12 کتاب که شهر آنها مشخص نیست.
هند:32 کتاب،شهرهاى:دهلى:7 کتاب،لکنهو:12 کتاب،کلکته:2 کتاب،بنارس:1 کتاب،علیگره:1 کتاب،محمود آباد:1 کتاب،بمبئى:4 کتاب،بیهار:1 کتاب،و 3 کتاب که شهر آنها مشخص نیست.
پاکستان: 27 کتاب،شهرهاى: لاهور: 15 کتاب،کراچى: 8 کتاب،پیشاور: 1 کتاب،سیالکوت: 2 کتاب،راولپندى : 1 کتاب.
عراق: 17 کتاب،شهرهاى: نجف: 13 کتاب،کربلا: 2 کتاب،عماره: 1 کتاب،بغداد: 1 کتاب.
لبنان: 24 کتاب: شهرهاى: بیروت: 22 کتاب،صیدا: 2 کتاب.
بحرین: 1 کتاب.
بنگلادش: 1 کتاب.
تانزانیا: 1 کتاب: شهر دودوما.
انگلستان: 2 کتاب: شهر لندن.
مصر: 1 کتاب: شهر قاهره.
نروژ: 1 کتاب،که نام شهر آن مشخص نیست.
همچنین در 68 کتاب چاپى،کشور محل نشر و یا چاپ آنها مشخص نیست.
در این مجموعه کتابهایى که چاپ نشده باشند خطى تلقى شدهاند اگر چه مربوط به قرنهاى گذشته نباشد و به عنوان دستنویس نزد مؤلف باشد.کتابهاى خطى این مجموعه 126 کتاب است که به جز دست نویس مؤلفان که 24 کتاب است و 68 کتاب که محل نگهدارى آنها مشخص نیست،بقیه بدین شرح در مراکز زیر نگهدارى مىشود:
کتابخانه دانشگاه تهران،5 کتاب.
کتابخانه گوهرشاد(مشهد)،1 کتاب.
کتابخانه شاهچراغ علیه السلام(شیراز)،3 کتاب.
کتابخانه آستان قدس رضوى،3 کتاب.
کتابخانه مجلس شورى(تهران)،2 کتاب.
کتابخانه مجلس سابق(تهران)،1 کتاب.
کتابخانه آیة الله مرعشى(قم)،4 کتاب.
کتابخانه وزیرى(یزد)،1 کتاب.
کتابخانه سید محمد على روضاتى(اصفهان)،3 کتاب.
کتابخانه مدرسه سپهسالار(تهران)،1 کتاب.
کتابخانه دانشکده الهیات تهران،1 کتاب.
کتابخانه نوربخش(تهران)،1 کتاب.
کتابخانه ظاهریه(دمشق)،1 کتاب.
کتابخانه جامع کبیر صنعاء(یمن)،1 کتاب.
کتابخانه فیضى(بمبئى)،1 کتاب.
کتابخانه خدابخش(پتنه)،1 کتاب.
کتابخانه شیخ عبد القیوم(بمبئى)،1 کتاب.
کتابخانه جمعیت اسماعیلیه(کراچى)،1 کتاب.
کتابخانه برلین،2 کتاب.
تألیفات مربوط به غدیر اکثرا به صورت فردى انجام شده،و گاهى به صورت گروهى و یا با نام هیئت تحریریه به چشم مىخورد.
در میان این خدمتگزاران غدیر که به نام امیر المؤمنین علیه السلام و اظهار محبت به ساحت اقدسش قلم زدهاند،علماى بزرگ و محدثین طراز اول دیده مىشوند.همچنینخطباى مشهورى دیده مىشوند که مستقلا درباره غدیر تألیف داشتهاند و یا متن خطابههاى پر محتواى آنان درباره به صورت کتاب عرضه شده است.دامنه این محبت تا آنجا کشیده شده که حتى جوانانى را مىبینیم که با سن کم خود مشتاقانه و آگاهانه قلم به دست گرفتهاند و شعاعى از نور علوى را به نمایش گذاشتهاند.عدهاى از مؤلفین را نیز زنان تشکیل مىدهند که در راه ولایت تألیف داشتهاند و نام غدیر را براى تألیف و تحقیق خود برگزیدهاند.
اکثر مؤلفین کتب مربوط به غدیر از شیعه اثنا عشرى هستند و باید هم چنین باشد.دراین میان چند مؤلف از اسماعیلیه و چند نفر از عامه نیز دیده مىشوند.البته از سوى دیگر تعدادى از کتب مجهول المؤلفاند که گاهى به علت در دست نبودن اصل کتاب یا منبع معرفى کننده بوده و گاهى در کتاب اثرى از نام مؤلف دیده نشده که اکثرا در کتب خطى است.البته کتابهایى که«هیئت تحریریه»مؤلف آن باشند مجهول المؤلف تلقى نمىشوند.تعدادى از کتابها نیز چند مؤلفى هستند که هر کدام از آن مؤلفان جداگانه به حساب مىآیند.
مجموع مؤلفین بیش 419 نفر هستند که ذیلا آمار مربوطه ذکر مىشود:
از نظر مذهب:
شیعه:348 نفر.
اسماعیلى:14 نفر.
عامه:10 نفر.
مؤلفانى که مذهب آنان مشخص نیست:24 نفر.
کتابهایى که مؤلفان آنها مشخص نیست(مجهول المؤلف):23 کتاب.
از نظر زبان و ملیت:
در مؤلفین غدیر عرب و فارس و هندى و پاکستانى و ترک و ترکمن و کرد و اروپایى دیده مىشوند .
از نظر تعداد تألیف
بعضى از مؤلفین دو کتاب یا بیشتر درباره غدیر تألیف کردهاند مانند شیخ مفید و شیخ کراجکى و غیر ایشان.در بعضى موارد نیز دو یا چند مؤلف در تألیف یک کتاب مشارکت کردهاند.
از مؤلفین مشهور چهارده قرن مىتوان نامهاى زیر را معرفى کرد:
خلیل بن احمد فراهیدى متوفاى 175،على بن حسن طاطرى متوفاى حدود 200،ابو جعفر بغدادى متوفاى حدود 300،محمد بن جریر طبرى متوفاى 310،شیخ کلینى متوفاى 328،ابو العباس ابن عقده کوفى متوفاى 333،حسن بن ابراهیم علوى نصیبى متوفاى حدود 350،على بن هلال مهلبى متوفاى 350،ابو بکر جعابى متوفاى 355،ابو طالب انبارى متوفاى 356،ابو جعفر محمد بن على بن دحیم شیبانى متوفاى حدود 400،ابو الحسن دار قطنى متوفاى 385،ابو المفضل شیبانى متوفاى 387،حاکم نیشابورى متوفاى 405،ابو عبد الله غضائرى متوفاى 411،شیخ مفید متوفاى 413،ابو الحسن على القنانى متوفاى 413،منصور لائى رازى قرن 5،سید مرتضى علم الهدى متوفاى 436،محسن خزاعى نیشابورى(قرن 5)،ابو الفتح کراجکى متوفاى 449،هبة الله بن موسى شیرازى متوفاى 470،حافظ سعید بن ناصر سجستانى متوفاى 477،حاکم حسکانى متوفاى(قرن 5)،ابو طالب فارسى (قرن 6)،شمس الدین ذهبى متوفاى 748،زین الدین کردى رازیانى متوفاى 725،مولى عبد الله قزوینى قرن 10،ابن طولون دمشقى متوفاى 953،سید على خان مدنى متوفاى 1088،سید هاشم بحرانى متوفاى 1107،ملا مسیحا فسوى متوفاى 1127،میر حامد حسین هندى متوفاى 1306،حاج شیخ عباس قمى متوفاى 1359،سید مرتضى حسین متوفاى 1400،شیخ عبد الحسین امینى.
آمار زبانهاى مختلف
تألیفات مستقل درباره غدیر تاکنون به 8 زبان دنیا به دست آمده است.
اکثریت کتابها به زبانهاى فارسى،عربى و اردو هستند و این دقیقا به علت گسترش مذهب تشیع در اهل این زبانها است.
اکثر کتابهایى که به غیر این سه زبان هستند ترجمه از فارسى یا عربى و یا اردو است.مخاطبین خاص این کتابها یا مسلمانانى هستند که به یکى از این زبانها سخن مىگویند،و یا از ادیان و ملل غیر مسلمانند که چنین کتابهایى به عنوان هدایت و راهنمایى آنان تألیف شده است .به همین جهت در این کتابها رعایت اختصار و پرداختن به مسائل کلى مشهود است.
طبق شمارش تعداد کتابها در هر زبانى چنین است:
فارسى:171 کتاب.
عربى:154 کتاب.
اردو:84 کتاب.
انگلیسى:5 کتاب.
ترکى آذرى:1 کتاب.
ترکى استانبولى:1 کتاب.
بنگالى:1 کتاب.
نروژى:1 کتاب.
درباره غدیر موضوعات بسیارى باید مورد تحقیق و تألیف قرار گیرد و هنوز جاى آنها خالى است.موضوعاتى که تاکنون در کتابهاى تألیف شده درباره غدیر مورد نظر مؤلفین قرار گرفته چنین است:
1.اعتقادى:از آنجا که غدیر مظهر خلافت و امامت است در کتابهاى غدیر موضوع خلافت و امامت محور اصلى تألیفات است.
2.تفسیرى:تحقیق در مورد آیاتى که در غدیر و یا در رابطه با غدیر نازل شده که بیش از 50 آیه است و عمده آنها سه آیه است:«یا أیها الرسول...»،«الیوم أکلمت لکم دینکم...»،«سأل سائل بعذاب...».
3.تاریخى:تحقیق در جزئیات تاریخى واقعه غدیر و حجة الوداع که در چند جنبه مىتواند باشد :
*ابتداى حرکت پیامبر صلى الله علیه و آله براى سفر حجة الوداع و سپس مراسم حج.
*منتهى شدن حج به واقعه غدیر.
*خطبه و مراسم قبل و بعد از خطبه که تا سه روز به طول انجامید.
*منافقین و سخنان آنان در غدیر و نقشههاى آنان براى ضربه به غدیر.
*سابقه تاریخى غدیر و وقایع امم گذشته در روز غدیر.
4.جغرافیایى:موقعیت منطقه غدیر از نظر جغرافیایى و تاریخچه آن در طول تاریخ و موقعیت آن در زمان حاضر.
5.رجالى:جمعآورى اسناد و طرق حدیث غدیر از صحابه و تابعین و جمعآورى راویان و ناقلین حدیث غدیر از شیعه و عامه و غیر عامه،و بحثهاى سندى و رجالى درباره آنها.
6.دلالت حدیث غدیر:بحث در دلالت حدیث غدیر بر امامت و خلافت امیر المؤمنین علیه السلام،بخصوص معناى کلمه مولى.
7.متن شناسى:مقابله،ویرایش،ترجمه،شرح،تفسیر خطبه پیامبر صلى الله علیه و آله در غدیر و نیز کتب مربوط به غدیر،شاهد آوردن براى فرازهاى خطبه از آیات و روایات، بررسى مدارک و منابع و نسخههاى خطبه،جمعآورى عبارات مختلف جمله«من کنت مولاه...»،
8.احتجاج به غدیر:احتجاجات معصومین علیهم السلام،صحابه و تابعین،اصحاب ائمه علیه السلام و علماى شیعه و دیگر افراد در طول تاریخ درباره غدیر.
9.رد شبهات و جواب مخالفان:پاسخ به سؤالات و اشکالاتى که دشمنان تشیع و علماى عامه در مسئله غدیر و معناى آن و مفاد کلمه«مولى»و سایر موارد القاءنمودهاند.
جا دارد مجموعههایى تدوین شود که در آنها جواب سؤالات مطرح شده و یا احتمالى جوانان در مورد غدیر داده شود.
10.شعر و ادبیات:شعرهاى بسیارى،چه از شاعران عرب یا فارسى یا اردو،و چه شعراى شیعه و یا مذاهب دیگر درباره غدیر سروده شده است.این اشعار که به اصطلاح«غدیریه»نامیده مىشوند بسیار مورد توجه بوده و کتابهاى مستقلى براى جمعآورى این اشعار تألیف شده است.
جلوه دیگر ادبى انتخاب نامهاى زیبا و پرمحتوایى است که به تنهایى یک دنیا معناى اعتقادى به همراه دارد و وقایع غدیر را تداعى مىکند و روح شنونده را به حقیقت غدیر نزدیک مىنماید .
11.عبادى:اهمیت روز غدیر،دعاهاى روز غدیر،زیارات روز غدیر.
12.کتابشناسى غدیر:جمعآورى کتب،فهرست موضوعى کتابهاى غدیر،فهرست مؤلفین،فهرست زبانها،آمارهاى مختلف در مورد کتب غدیر،معرفى یک یا چند کتاب ارزشمند درباره غدیر.
13.اقتباس از آثار بزرگان:برداشت از کتابهاى مرجع و تألیفات علماى گذشته.
14.کتاب کودک و نوجوان:تدوین مجموعههاى تفریحى و سرگرم کننده و یا علمى و پرسش و پاسخ و یا داستان نویسى عامیانه و مجموعههاى مسابقهاى و پرسشنامه و نظایر آن براى کودکان و نوجوانان.
15.ترجمه:برگردان کتابهاى ارزشمند به زبانهاى دیگر راهى سریع براى توسعه فرهنگى در تبلیغ غدیر است.بسیارند کتابهایى که بخاطر آشنا نبودن طالبین به زبان تألیفى آن قدرشان ناشناخته مانده است.همچنین ترجمه کتابهاى غدیر به زبانهاى اروپایى و در رأس همه انگلیسى و نیز به زبانهاى آفریقایى و شرقى از کارهایى است که در مراحل آغازین قرار دارد.
گاهى متون قدیمى به صورت بازنویسى به زبانهاى دیگر برگردانده مىشود.
پیداست که اشتیاق فارسى زبانان و عرب زبانان و اردو زبانان به آثار یکدیگر با توجه به یگانگى مذهب از نشاط خاصى برخوردار است.ترجمههایى که غیر این سه زبان است اکثرا جنبه تبلیغى دارند،و یا براى کسانى است که به آن زبانها مأنوس هستند.
همچنین مجتمعهاى آموزشى نابینایان،کتابهایى درباره غدیر به خط«بریل»مخصوص نابینایان تهیه کردهاند که در پایان این بخش معرفى خواهد شد.
16.خلاصه نویسى:این روش در واقع نوعى فهرست گویا براى کتابهاى مفصل غدیر است.خلاصه نمودن آثار بزرگان و کتابهاى مرجع و تألیفات قدیم که به چند صورت دیده مىشود:تلخیص کتابهاى بزرگ،تلخیص احادیث و قطعههاى تاریخى،داستان پردازى تلفیقى که با برداشت از چند متن بدست مىآید،تدوین چهل حدیثها،انتخاب یک قطعه از کتب مؤلفین و نشر جداگانه آن به خاطر اهمیت محتواى آن.
17.تنظیم سخنرانىها:بیانات و سخنرانىهاى ارزشمندى که به صورت مکتوب در آمده و منتشر مىگردد.
18.جمعآورى مقالات و قصائد:تنظیم چندین مقاله و نوشته و نشر آنها بعنوان مجموعهاى درباره غدیر چه به صورت کتاب و یا شمارهاى از مجله.
19.یادنامهها:که به چند صورت دیده مىشوند:
1.آنچه همه ساله در عید غدیر به عنوان یادبود همان سال منتشر مىشود که اکثرا مجموعهاى از حدیث و تاریخ و شعر است و گاهى به صورت شماره مخصوص یک مجله ارائه شده است.
2.کتابهایى که در کنگرههاى مربوط به غدیر انتشار مىیابد و شامل مقالات ارائه شده در کنگره و نیز کتابهاى تدوین شده به مناسبت کنگره است.
3.سخنرانىهایى که به مناسبت غدیر ایراد شده و بخاطر محتواى ارزشمند آن به صورت کتاب در آمده است.
«خطبه غدیر»بصورت ترجمه فارسى و اردو و ترکى و انگلیسى،و نیز بصورت شعر عربى و فارسى و اردو و ترکى،بطور مکرر برگردانده شده و بسیارى از آنها بچاپ رسیده است.ذیلا به مواردى از نثر و نظم خطبه اشاره مىنماییم:
ترجمه خطبه غدیر به زبان فارسى اولین بار در قرن ششم هجرى توسط عالم بزرگ شیخ محمد بن حسین رازى در کتاب«نزهة الکرام»انجام گرفته و عینا در کتاب مزبور بچاپ رسیده است.
از ترجمههاى فارسى خطبه به چهار عنوان چاپى اشاره مىشود:
1.خطبه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در غدیر خم،تألیف مرحوم استاد حسین عمادزاده اصفهانى.این ترجمه گاهى با متن عربى و زیرنویس فارسى،و گاهى بصورت ترجمه فارسى جداگانه بچاپ رسیده است.همچنین بصورت کتابى مفصل تحت عنوان«پیامى بزرگ از بزرگ پیامبران»منتشر شده است.
2.غدیریه،تألیف ملا محمد جعفر بن محمد صالح قارى.
3.غدیر پیوند ناگسستنى رسالت و امامت،تألیف علامه شیخ حسن سعید تهرانى.
4.خطابه غدیر،تألیف محمد باقر انصارى،که از روى متن مقابله شده بر نه کتاب در یازده بخش ترجمه شده،و در کتاب«اسرار غدیر»تفصیل مقابله آن ثبت شده است.
از ترجمههاى اردوى خطبه به سه عنوان چاپى اشاره مىکنیم:
1.غدیر خم اور خطبه غدیر،تألیف علامه سید ابن الحسن نجفى،که در کراچى چاپ شده است.
2.حدیث الغدیر،تألیف علامه سید سبط الحسن جایسى،که در هند چاپ شده است.
3.حجة الغدیر فى شرح حدیث الغدیر،که در دهلى چاپ شده است.
ترجمه ترکى آذرى خطبه غدیر با عنوان«غدیر خطبه سى»از روى کتاب خطابه غدیر انجام شده است.
از ترجمههاى انگلیسى خطبه غدیر به سه عنوان اشاره مىشود:
1.«~ ? What Happend in Qadir ~»،که از روى کتاب خطابه غدیر انجام شده است.
2.«~ (PBUH) The Last Two Khutbas Of The Last Prophet ~»،سید فیض الحسن فیضى،که در راولپندى پاکستان چاپ شده است.
3«~ . The Last Sermon Of Prophet Mohammad at Ghadire Khom ~»،حسین بهانجى،که در تانزانیا چاپ شده است.
نظم عربى حدیث غدیر در کتاب شریف«الغدیر»طى یازده جلد بصورت جامعى تدوین گردیده است .همچنین کتاب«شعراء الغدیر»مؤسسه الغدیر بیروت در دو جلد تدوین و چاپ شده است. نظم فارسى خطابه غدیر توسط عدهاى از شعراى فارسى زبان انجام گرفته و در کتابهاى سرود غدیر:2 جلد،شعراى غدیر از گذشته تا امروز:10 جلد،غدیر در شعر فارسى از کسائى مروزى تا شهریار تبریزى بصورت مبسوطى جمعآورى شده است.
ذیلا چهار عنوان چاپى ذکر مىشود:
1.خطبه الغدیر،اثر صغیر اصفهانى،با همکارى مرحوم عمادزاده.
2.خطبه غدیریه،اثر میرزا رفیع،که در سال 1313 ق در هند چاپ شده است.
3.ترجمه(منظوم)خطبه غدیر خم،اثر میرزا عباس جبروتى قمى.
4.غدیرخم،مرتضى سرافراز،1348 ش.
این چند عنوان کتاب بعنوان نمونه ذکر شد.براى اطلاع بیشتر به دو کتاب«الغدیر فى التراث الاسلامى»و«غدیر در آئینه کتاب»رجوع شود.
با توجه به اهمیت مسئله غدیر در بعد اعتقادى شیعه،و برهان مستحکمى که در برابر دشمنان و مخالفین شیعه است،جا دارد از جمله اولین کتابهایى که به زبانهاى مختلف ترجمه و تألیف مىشود،تألیفاتى در رابطه با غدیر باشد.
به دلیل سابقه طولانى زبانهاى عربى،فارسى و اردو با مسئله غدیر،اکثر تألیفات مربوط به آن در این سه زبان هستند.در غیر این زبانها باید بگوییم که تألیف و نشر،هنوز در آغاز راه است.
در زبان انگلیسى تاکنون شش کتاب منتشر شده است.از این تعداد،چهار مورد ترجمه خطبه غدیر است که مقدمهاى درباره واقعه غدیر هم ضمیمه آنها است.یک مورد ترجمه جلد اول الغدیر علامه امینى است.یک مورد هم ترجمه مطالبى از چند مؤلف درباره غدیر است.
این کتابهاى انگلیسى از سال 1353 شمسىـیعنى 25 سال پیش تاکنونـدر سالهاى مختلفى،در انگلستان،تانزانیا،پاکستان و ایران منتشر شده است.
به زبان ترکى دو کتاب درباره غدیر در قم منتشر شده که یکى به زبان ترکى استانبولى و دیگرى ترکى آذرى است.کتاب اول برداشتى از کتاب الغدیر و کتاب دوم ترجمه خطبه به ضمیمه خلاصهاى از واقعه غدیر است.
یک کتاب هم به زبان نروژى بصورت بحث علمى درباره غدیر در نروژ منتشر شده است،و کتاب دیگرى به زبان بنگالى بصورت جزوهاى درباره غدیر که در بنگلادش چاپ شده است.
ذیلا کتابهاى مزبور با کتابشناسى مختصر معرفى مىشوند:
انگلیسى
1.ترجمه الغدیر
عبد الحسین امینى.
مترجم:دکتر صفا خلوصى.
این کتاب ترجمه جلد اول«الغدیر»علامه امینى توسط دکتر خلوصى استاد دانشگاه لندن است .این ترجمه بیش از بیست سال پیش در لندن چاپ و منتشر شده است. (5)
2.دلست سرمن آو پرافت محمد صلى الله علیه و آله ات غدیر خم
حسین بهانجى.
دار المسلمین،دودوما،تانزانیا.
رقعى،60 ص.
این کتاب ترجمه خطبه غدیر به انگلیسى شامل دو بخش اصلى است:متن خطبه،راویان خطبه. عنوان انگلیسى کتاب به معناى«آخرین خطبه پیامبر محمد صلى الله علیه و آله در غدیر خم»چنین است:
3«~ at Ghadire Khum (Saw) The Last Sermon Of Prophet Muhammad ~»
سید فیض الحسن فیضى.
آرمى پریس،راولپندى،سال 1992 م.
85 ص.
این کتاب ترجمه خطبه غدیر همراه با متن عربى آن است. (6) عنوان انگلیسى کتاب به معناى«آخرین دو خطبه آخرین پیامبر صلى الله علیه و آله»چنین است :
«~ (PBUH) The Last Two Khutbas Of The Last Prophet ~»
4.غدیر
سید محمد باقر صدر،عبد العزیز ساشادینا،سید محمد رضوى،حسین کامیجى.
ترجمه:گروهى از محققین.
انتشارات انصاریان،قم،سال 1416 ق،1996 م.
رقعى،103 ص.
5.غدیر خم
حسین نجفى
گروه برادران مسلمان،تهران،سال 1353 ش.
جیبى،45 ص.
6.نام انگلیسى کتاب چنین است:«~ Khomـeـ Ghadeer ~»
محمد باقر انصارى
مترجم:بدر شاهین
این کتاب ترجمه کتاب«خطابه غدیر»است که از روى عربى آن«معا فى الغدیر»ترجمه شده است .عنوان انگلیسى کتاب به معناى«در غدیر چه واقعهاى رخ داد»چنین است:
«~ What Happend in Ghadeer ~»
ترکى آذرى
7.غدیر خطبه سى
محمد باقر انصارى
مترجم:عباد ممىزاده
نشر مولود کعبه،قم،سال 1420 ق،2000 م.
رقعى،112 ص.
ترجمه کتاب«خطابه غدیر»به زبان ترکى آذرى و با خط کریل است.
ترکى استانبولى
8.گدیرى هوم،اوزتلى الگدیر
على اصغر مروج خراسانى
مترجم:سید على حسینى بحرى آکیول
انتشارات بین المللى الهدى،تهران،مجمع جهانى اهل بیت علیهم السلام،قم،سال 1378 ش،1998 م.
رقعى،442 ص. این کتاب ترجمه کتاب«فى رحاب الغدیر»است.عنوان لاتین کتاب به معناى«غدیر خم در سایه الغدیر»چنین است:«~ Gadirـi Hum Ozetle elـ Gadir ~»
نروژى
9.غدیر
زیر نظر:سید شمشاد حسین رضوى اترولوى
چاپ نروژ،سال 1990 م.
در این کتاب مطالبى پیرامون غدیر از کتب عامه استخراج شده و مورد استدلال قرار گرفته است. (7)
بنگالى
10.غدیر دیباشر تتپارجا
على عکاس
بنگلادش،1416 ق.
رقعى،23 ص.
این کتاب در مورد اهمیت روز غدیر است و نام آن به زبان بنگالى به همین معنى است.مدارک این کتاب از کتب عامه است.
کتابهاى محدود و انگشت شمارى از کتب مذهبى براى نابینایان به خط سوزنى«بریل»ترجمه شده،که خوشبختانه دو کتاب از آنها درباره غدیر است و در«فهرستگان کتابهاى بریل ایران»معرفى شده است.این اقدام که توسط مجتمعهاى توانبخشى نابینایان صورت گرفته،از دیدگاه دستور اکید پیامبر صلى الله علیه و آله در ابلاغ پیام غدیر در خور تقدیر است و صفحه جدیدى در تاریخ هزار و چهار صد ساله غدیر به شمار مىآید.
ذیلا به معرفى این کتابها مىپردازیم:
1.غدیر خم
حبیب الله رهبر اصفهانى
اصل کتاب:جیبى،84 ص
محل نگهدارى:مجتمع توانبخشى نابینایان 7 تیر،اصفهان
معرفى:فهرستگان کتابهاى بریل ایران:ص .160
2.داستان غدیر
جمعى از دبیران مشهد
اصل کتاب:جیبى،80 ص
محل نگهدارى:مجتمع خدمات بهزیستى نابینایان رودکى
معرفى:فهرستگان کتابهاى بریل ایران:ص .99
1) بحار الانوار ج 37 ص 121 ح .15 عوالم العلوم، ج 51/3 ص 44
2) الغدیر، ج 1 ص 66، 159، 232 ج 2 ص .34 کتاب سلیم، مقدمه
3) الذریعة، ج 5 ص 101
4) بحار الانوار، ج 37 ص 235، احقاق الحق، ج 2 ص 486
5) داستان غدیر، ص 122
6) مجله الثقلین (آوریل ـ ژوئن 1988) ج 5 ش 2 ص 181
7) تصانیف الشیعة فى الهند، سید شهوار نقوى (خط-عید
اساس مذهب تشیع بر دو حدیث پایه گذاری شده است: یکی حدیث ثقلین (1) ، که پیامبراکرم(ص) در کمتر از نود روز در چهار مکان آن را به مردم گوشزد کرد; دیگری حدیث غدیر. می توان گفت حدیث دوم مکمل حدیث اول است. سفارش بیش از حد پیامبر(ص) در باره قرآن و عترت و نیز اصرار آن حضرت بر امامت و جانشینی امیرمومنان(ع) نشان دهنده این حقیقت است که حضرت نگران آشوبی بود که امت اسلامی بعد از وی با آن رو به رو می شود. اهمیت دادن به غدیر، اهمیت دادن به رسالت پیامبرگرامی اسلام(ص) است. مادراین مقاله واقعه غدیر را از زبان عارفان واقعی غدیر یعنی پیامبر(ص) و امامان معصوم(علیهم السلام) مورد مطالعه قرارمی دهیم. رسول خدا و غدیر شیخ صدوق در کتاب «امالی » از امام باقر(ع) و آن حضرت از جدش چنین نقل می کند: روزی رسول گرامی اسلام(ص) به امیرمومنان(ع)فرمود: ای علی، خداوند آیه «یاایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک » (2) را در باره ولایت تو بر من نازل کرد. اگر آنچه به من امر شده تبلیغ نکنم، عملم باطل است و کسی که خدا را بدون ولایت تو ملاقات کند، کردارش باطل است. ای علی، من جز سخن خدانمی گویم. (3) امام علی و غدیر سلیم بن قیس هلالی به بیعت امیرمومنان(ع) باابوبکر اشاره کرده،می گوید: «ثم اقبل علیهم علی فقال: یا معشرالمسلمین والمهاجرین و الانصار انشد کم الله اسمعتم رسول الله یقول یوم غدیرخم کذا و کذا فلم یدع شیئا قال عنه رسول الله الا ذکرهم ایاه قالوا نعم » (4) پس علی(ع) به مردم فرمود: ای مسلمانان ومهاجران و انصار، آیا نشنیدید که رسول خدا(ص) روز غدیرخم چنین و چنان فرمود. سپس تمام چیزهایی را که پیامبر(ص) در آن روزفرموده بود به مردم یاد آوری کرد. همگی گفتند: آری. در این زمینه می توان به استدلالهای امیرمومنان علی(ع) اشاره کرد. از جمله استدلال آن حضرت برای ابوبکر که فرمود: بر اساس حدیث پیامبر(ص) در روز غدیر، آیا من مولای تو و هر مسلمانی هستم یا تو؟ ابوبکر گفت: شما. (5) ابی الطفیل می گوید: در روزشورا در خانه بودم و شنیدم که علی(ع) گفت: آیا غیر از من کسی در میان شما هست که پیامبر(ص) به او گفته باشد: «من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه.» همگی گفتند:نه. (6) حضرت زهرا(س) و غدیرابن عقده در کتاب معروفش «الولایه » از محمد بن اسید چنین روایت کرده است: از فاطمه زهرا پرسیدند: آیا پیامبر(ص) پیش ازرحلتش در باره امامت امیرمومنان چیزی فرمود؟ آن حضرت جواب داد: «و اعجباانسیتم یوم غدیرخم;» (7) شگفتا! آیا روز غدیرخم را فراموش کردید؟! فاطمه بنت الرضا از فاطمه بنت الکاظم(ع) و او از فاطمه بنت الصادق(ع) چنین نقل کرد: ام کلثوم، دختر فاطمه زهرا(س) نقل کرد که پیامبر در روز غدیرفرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه » (8) امام حسن مجتبی(ع) و غدیر ازامام جعفر صادق(ع) چنین روایت شده است: امام حسن(ع) هنگامی که می خواست با معاویه آتش بس اعلام کند، به او فرمود: امت مسلمان از پیامبر(ص) شنیدند که در باره پدرم فرمود: «انه منی بمنزله هارون من موسی »; همچنین دیدند که پیامبر(ص) وی رادر غدیرخم به عنوان امام نصب فرمود. (9) امام حسین(ع) و غدیر سلیم بن قیس می نویسد: امام حسین(ع) قبل از مرگ معاویه خانه خدا را زیارت کرد. سپس بنی هاشم را جمع کرده فرمود: آیامی دانید پیامبر اکرم(ص) علی(ع) را در روز غدیر خم نصب کرد؟ همگی گفتند: آری. (10) امام زین العابدین(ع) و غدیر ابن اسحاق، تاریخ نویس معروف، می گوید: به علی بن حسین گفتم:«من کنت مولاه فعلی مولاه » یعنی چه؟ حضرت فرمود: «اخبرهم انه الامام بعده »; به آنها خبر داد که اوست امام بعد از خودش. (11) امام محمد باقر(ع) و غدیر ابان بن تغلب می گوید: از امام باقر(ع) در باره گفته پیامبر:«من کنت مولاه فعلی مولاه » پرسیدم: حضرت فرمود: ای اباسعید،پیامبر فرمود: امیرمومنان در میان مردم جانشین من خواهدبود. (12) امام جعفرصادق(ع) و غدیر زید شحام می گوید: نزد امام صادق بودم، مردی معتزلی از وی درباره سنت پرسید. حضرت در پاسخ فرمود: هر چیزی که فرزند آدم به آن نیاز دارد (حکم آن) در سنت خدا و پیامبر(ص) وجود دارد وچنانچه سنت نبود، خداوند هرگز بر بندگان احتجاج نمی کرد. مرد پرسید: خداوند با چه چیزی بر ما احتجاج می کند؟ حضرت فرمود: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الاسلام دینا»; بدین وسیله ولایت را تمام گردانید واگر سنت یا فریضه تمام نبود، خدا به آن احتجاج نمی کرد.(13) امام موسی کاظم(ع) و غدیر عبدالرحمن بن حجاج از حضرت موسی بن جعفر(ع) در باره نماز درمسجد غدیرخم (14) پرسید. حضرت در پاسخ فرمود: «صل فیه فان فیه فضلا و قد کان ابی یامربذلک » (15) ; نماز بخوان، بدرستی که درآن فضل فراوان وجود دارد و پدرم به آن امر می کرد امام رضا(ع) و غدیر محمد بن ابی نصر بزنطی می گوید: خدمت امام رضا(ع) بودم، درحالی که مجلس پر از جمعیت بود و با یکدیگر درباره غدیر گفتگومی کردند، برخی از مردم این واقعه را منکر شدند; امام فرمود:پدرم از پدرش روایت کرد که روز غدیر در میان اهل آسمان مشهورتر است تا میان اهل زمین. سپس فرمود: ای ابی نصر، «این ماکنت فاحضر یوم الغدیر»; هرکجا که هستی در این روز نزدامیرمومنان(ع) باش. بدرستی که در این روز خداوند گناه شصت سال از مردان و زنان مومن و مسلم را می آمرزد و دو برابر آنچه درماه رمضان از آتش دوزخ می رهاند; در این روز آزاد می کند... سپس فرمود: «والله لوعرف الناس فضل هذا الیوم بحقیقه لصافحتهم الملائکه کل یوم عشر مرات » (16) اگر مردم ارزش این روز رامی دانستند، بی تردید فرشتگان در هر روز ده بار با آنان مصافحه می کردند. امام محمد جواد(ع) و غدیر ابن ابی عمیر از ابو جعفرثانی(ع) در ذیل آیه «یا ایهاالذین آمنوا اوفوا بالعقود» (17) چنین روایت کرد: پیامبر گرامی(ص)در ده مکان به خلافت اشاره(ص)رده است; سپس آیه «یا ایهاالذین آمنوا اوفوا بالعقود» نازل شد. (18) در توضیح این روایت بایدگفت: آیه یاد شده در اول سوره مائده است. این سوره، آخرین سوره ای است که بر قلب نبی اکرم(ص) نازل شد. در این سوره، «آیه اکمال » و «آیه تبلیغ، که ناظر به واقعه غدیر است، وجوددارد. امام هادی(ع) و غدیر شیخ مفید، در کتاب شریف ارشاد، زیارت امیرمومنان علی(ع) را ازامام حسن عسکری(ع) و آن امام از پدرش نقل می کند و می گوید: امام جواد(ع) در روز عید غدیر، حضرت علی(ع) را زیارت کرد و فرمود:«اشهد انک المخصوص بمدحه الله المخلص لطاعه الله ...»; شهادت می دهم که مدح خدا به تو اختصاص دارد و در طاعت او مخلصی. سپس می فرماید: خداوند حکم فرمود: «یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فمابلغت رسالته و الله یعصمک من الناس.» آنگاه ادامه می دهد: پیامبر(ص) خطاب به مردم کرد و ازآنها پرسید: آیا آنچه برعهده داشتم، ابلاغ کردم؟ همگی گفتند:آری. سپس فرمود: خدایا گواه باش! بعد از آن فرمود: «الست اولی بالمومنین من انفسهم؟ فقالوا بلی فاخذ بیدک و قال من کنت مولاه فهذا علی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله;» آیا من به مومنان از خود آنهاسزاوارتر نیستم؟ گفتند: بله. پس از آن دست علی(ع) را گرفت وفرمود: هرکس من مولای اویم، این علی مولای اوست... (19) امام حسن عسکری(ع) و غدیر حسن بن ظریف به امام حسن عسکری(ع) نامه نوشت و پرسید: گفته پیامبر «من کنت مولاه فعلی مولاه » یعنی چه؟ حضرت در پاسخ فرمود: «اراد بذلک ان جعله علما یعرف به حزب الله عندالفرقه »; خداوند اراده فرمود که این جمله، نشان و پرچمی باشدتا حزب خدا هنگام اختلافها با آن شناخته شود. اسحاق بن اسماعیل نیشابوری می گوید: حضرت حسن بن علی(ع) به ابراهیم چنین نوشت: خداوند متعال با منت و رحمت خویش واجبات را بر شما مقرر کرد. این کار به سبب نیاز او نبود، بلکه رحمت او بود که متوجه شما شد. هیچ معبودی جز او وجود ندارد; اوچنان کرد تا ناپاک را از پاک جدا سازد و اندرون شما رابیازماید تا به سوی رحمت او پیش بگیرد و منازل شما در بهشت معین شود.از اینرو، حج و عمره، اقامه نماز، پرداخت زکات، روزه و ولایت را بر شما واگذار کرد و دری را فرا راهتان قرار داد تا درهای دیگر واجبات را باز کنید; کلیدی را برای یافتن راه خود قرارداد. اگر محمد و جانشینان او از فرزندش نبود، شما مانندحیوانات سرگردان می ماندید و هیچ واجبی از واجبات را فرانمی گرفتید. مگر می توان از غیر در، وارد مکانی شد؟ وقتی خداوندبه سبب تعیین اولیا پس از پیامبر(ص)، نعمت خود را بر شما تمام کرد، فرمود: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الاسلام دینا» (20) امروز دینتان را کامل و نعمت خودرا بر شما تمام کردم و راضی شدم که اسلام دین شما باشد.سپس برای اولیای خود برگردن شما حقوقی قرار داد و به شمافرمان داد حقوق آنها را ادا کنید تا زنان و اموال و خوراک وآشامیدنیها بر شما حلال باشد و به واسطه آن برکت و رشد و ثروت را به شما بشناساند و اطاعت کنندگان شما را به واسطه غیبت بشناساند... (21) امام زمان(ع) و غدیر در دعای ندبه که ظاهرا منسوب به آن حضرت است چنین می خوانیم: «... فلما انقضت ایامه اقام ولیه علی بن ابی طالب صلواتک علیهما و آلهما هادیا اذکان هوالمنذر و لکل قوم هاد فقال والملاء امامه من کنت مولاه فعلی مولاه.. .» پی نوشتها: 1- حدیث ثقلین در بیشتر منابع اهل سنت وارد شده است. ما به پاره ای از آنها اشاره می کنیم: السنه شیبانی، ص 337 و629 ح 1551; صحیح ترمذی، ج 5، ص 663;سنن کبری بیهقی، ج 10، ص 114; المستدرک، حاکم نیشابوری، ج 3،ص 110; فضائل الصحابه، احمد بن حنبل، ج 1، ص 171 و ج 2، ص 588; سنن ابی داود، ج 2، ص 185; طبقات کبری، ابن سعد، ج 2، ص 194;صحیح مسلم، ج 4، ص 1873. 2- سوره مائده، آیه 71. 3- امالی شیخ صدوق، مجلس، 74، ص 400. 4- کتاب سلیم بن قیس هلالی، نشر موسسه بعثت، ص 41. 5- خصال شیخ صدوق، ص 505، باب اربعین، ج 30. 6- امالی شیخ صدوق، ج 1، ص 342. 7- اثبات الهداه، حرعاملی، ج 2، ص 112، ح 473; مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 2625. 8- اثبات الهداه، ج 2، ص 112; احقاق الحق، ج 16، ص 282. 9- امالی شیخ صدوق، ج 2، ص 171. 10- سلیم بن قیس، ص 168. 11- معانی الاخبار، ص 65; بحارالانوار، ج 37، ص 223. 12- معانی الاخبار، ص 66. 13- تفسیر برهان، ج 1، ص 446. 14- در باره اهمیت این مسجد به مجله میقات حج شماره 12مراجعه شود. 15- اصول کافی، ج 4، ص 566. 16- تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج 6، ص 24، ح 52; مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 41. 17- سوره مائده، آیه 1. 18- تفسیرقمی، ج 1، ص 160. 19- بحارالانوار، ج 100، ص 363. 20- همان، ج 37، ص 223. 21- علل الشرائع، ج 1، ص 249، باب 182، ح 66. |
غدیر از نگاه چهارده خورشید
پدید آورنده : ص ناطقی ، صفحه 8
اساس مذهب تشیع بر دو حدیث پایه گذاری شده است: یکی حدیث ثقلین (1) ، که پیامبراکرم(ص) در کمتر از نود روز در چهار مکان آن را به مردم گوشزد کرد; دیگری حدیث غدیر. می توان گفت حدیث دوم مکمل حدیث اول است.
سفارش بیش از حد پیامبر(ص) در باره قرآن و عترت و نیز اصرار آن حضرت بر امامت و جانشینی امیرمومنان(ع) نشان دهنده این حقیقت است که حضرت نگران آشوبی بود که امت اسلامی بعد از وی با آن رو به رو می شود.
اهمیت دادن به غدیر، اهمیت دادن به رسالت پیامبرگرامی اسلام(ص) است. مادراین مقاله واقعه غدیر را از زبان عارفان واقعی غدیر یعنی پیامبر(ص) و امامان معصوم(علیهم السلام) مورد مطالعه قرارمی دهیم.
رسول خدا و غدیر
شیخ صدوق در کتاب «امالی » از امام باقر(ع) و آن حضرت از جدش چنین نقل می کند: روزی رسول گرامی اسلام(ص) به امیرمومنان(ع)فرمود: ای علی، خداوند آیه «یاایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک » (2) را در باره ولایت تو بر من نازل کرد. اگر آنچه به من امر شده تبلیغ نکنم، عملم باطل است و کسی که خدا را بدون ولایت تو ملاقات کند، کردارش باطل است. ای علی، من جز سخن خدانمی گویم. (3)
امام علی و غدیر
سلیم بن قیس هلالی به بیعت امیرمومنان(ع) باابوبکر اشاره کرده،می گوید: «ثم اقبل علیهم علی فقال: یا معشرالمسلمین والمهاجرین و الانصار انشد کم الله اسمعتم رسول الله یقول یوم غدیرخم کذا و کذا فلم یدع شیئا قال عنه رسول الله الا ذکرهم ایاه قالوا نعم » (4)
پس علی(ع) به مردم فرمود: ای مسلمانان ومهاجران و انصار، آیا نشنیدید که رسول خدا(ص) روز غدیرخم چنین و چنان فرمود. سپس تمام چیزهایی را که پیامبر(ص) در آن روزفرموده بود به مردم یاد آوری کرد. همگی گفتند: آری.
در این زمینه می توان به استدلالهای امیرمومنان علی(ع) اشاره کرد. از جمله استدلال آن حضرت برای ابوبکر که فرمود: بر اساس حدیث پیامبر(ص) در روز غدیر، آیا من مولای تو و هر مسلمانی هستم یا تو؟ ابوبکر گفت: شما. (5)
ابی الطفیل می گوید: در روزشورا در خانه بودم و شنیدم که علی(ع) گفت: آیا غیر از من کسی در میان شما هست که پیامبر(ص) به او گفته باشد: «من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه.» همگی گفتند:نه. (6)
حضرت زهرا(س) و غدیر
ابن عقده در کتاب معروفش «الولایه » از محمد بن اسید چنین روایت کرده است: از فاطمه زهرا پرسیدند: آیا پیامبر(ص) پیش ازرحلتش در باره امامت امیرمومنان چیزی فرمود؟
آن حضرت جواب داد: «و اعجباانسیتم یوم غدیرخم;» (7) شگفتا! آیا روز غدیرخم را فراموش کردید؟!
فاطمه بنت الرضا از فاطمه بنت الکاظم(ع) و او از فاطمه بنت الصادق(ع) چنین نقل کرد: ام کلثوم، دختر فاطمه زهرا(س) نقل کرد که پیامبر در روز غدیرفرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه » (8)
امام حسن مجتبی(ع) و غدیر
ازامام جعفر صادق(ع) چنین روایت شده است: امام حسن(ع) هنگامی که می خواست با معاویه آتش بس اعلام کند، به او فرمود: امت مسلمان از پیامبر(ص) شنیدند که در باره پدرم فرمود: «انه منی بمنزله هارون من موسی »; همچنین دیدند که پیامبر(ص) وی رادر غدیرخم به عنوان امام نصب فرمود. (9)
امام حسین(ع) و غدیر
سلیم بن قیس می نویسد: امام حسین(ع) قبل از مرگ معاویه خانه خدا را زیارت کرد. سپس بنی هاشم را جمع کرده فرمود: آیامی دانید پیامبر اکرم(ص) علی(ع) را در روز غدیر خم نصب کرد؟
همگی گفتند: آری. (10)
امام زین العابدین(ع) و غدیر
ابن اسحاق، تاریخ نویس معروف، می گوید: به علی بن حسین گفتم:«من کنت مولاه فعلی مولاه » یعنی چه؟ حضرت فرمود: «اخبرهم انه الامام بعده »; به آنها خبر داد که اوست امام بعد از خودش. (11)
امام محمد باقر(ع) و غدیر
ابان بن تغلب می گوید: از امام باقر(ع) در باره گفته پیامبر:«من کنت مولاه فعلی مولاه » پرسیدم: حضرت فرمود: ای اباسعید،پیامبر فرمود: امیرمومنان در میان مردم جانشین من خواهدبود. (12)
امام جعفرصادق(ع) و غدیر
زید شحام می گوید: نزد امام صادق بودم، مردی معتزلی از وی درباره سنت پرسید. حضرت در پاسخ فرمود: هر چیزی که فرزند آدم به آن نیاز دارد (حکم آن) در سنت خدا و پیامبر(ص) وجود دارد وچنانچه سنت نبود، خداوند هرگز بر بندگان احتجاج نمی کرد.
مرد پرسید: خداوند با چه چیزی بر ما احتجاج می کند؟
حضرت فرمود: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الاسلام دینا»; بدین وسیله ولایت را تمام گردانید واگر سنت یا فریضه تمام نبود، خدا به آن احتجاج نمی کرد.(13)
امام موسی کاظم(ع) و غدیر
عبدالرحمن بن حجاج از حضرت موسی بن جعفر(ع) در باره نماز درمسجد غدیرخم (14) پرسید. حضرت در پاسخ فرمود: «صل فیه فان فیه فضلا و قد کان ابی یامربذلک » (15) ; نماز بخوان، بدرستی که درآن فضل فراوان وجود دارد و پدرم به آن امر می کرد
امام رضا(ع) و غدیر
محمد بن ابی نصر بزنطی می گوید: خدمت امام رضا(ع) بودم، درحالی که مجلس پر از جمعیت بود و با یکدیگر درباره غدیر گفتگومی کردند، برخی از مردم این واقعه را منکر شدند; امام فرمود:پدرم از پدرش روایت کرد که روز غدیر در میان اهل آسمان مشهورتر است تا میان اهل زمین. سپس فرمود: ای ابی نصر، «این ماکنت فاحضر یوم الغدیر»; هرکجا که هستی در این روز نزدامیرمومنان(ع) باش. بدرستی که در این روز خداوند گناه شصت سال از مردان و زنان مومن و مسلم را می آمرزد و دو برابر آنچه درماه رمضان از آتش دوزخ می رهاند; در این روز آزاد می کند... سپس فرمود: «والله لوعرف الناس فضل هذا الیوم بحقیقه لصافحتهم الملائکه کل یوم عشر مرات » (16) اگر مردم ارزش این روز رامی دانستند، بی تردید فرشتگان در هر روز ده بار با آنان مصافحه می کردند.
امام محمد جواد(ع) و غدیر
ابن ابی عمیر از ابو جعفرثانی(ع) در ذیل آیه «یا ایهاالذین آمنوا اوفوا بالعقود» (17) چنین روایت کرد: پیامبر گرامی(ص)در ده مکان به خلافت اشاره(ص)رده است; سپس آیه «یا ایهاالذین آمنوا اوفوا بالعقود» نازل شد. (18)
در توضیح این روایت بایدگفت: آیه یاد شده در اول سوره مائده است. این سوره، آخرین سوره ای است که بر قلب نبی اکرم(ص) نازل شد. در این سوره، «آیه اکمال » و «آیه تبلیغ، که ناظر به واقعه غدیر است، وجوددارد.
امام هادی(ع) و غدیر
شیخ مفید، در کتاب شریف ارشاد، زیارت امیرمومنان علی(ع) را ازامام حسن عسکری(ع) و آن امام از پدرش نقل می کند و می گوید: امام جواد(ع) در روز عید غدیر، حضرت علی(ع) را زیارت کرد و فرمود:«اشهد انک المخصوص بمدحه الله المخلص لطاعه الله ...»; شهادت می دهم که مدح خدا به تو اختصاص دارد و در طاعت او مخلصی.
سپس می فرماید: خداوند حکم فرمود: «یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فمابلغت رسالته و الله یعصمک من الناس.»
آنگاه ادامه می دهد: پیامبر(ص) خطاب به مردم کرد و ازآنها پرسید: آیا آنچه برعهده داشتم، ابلاغ کردم؟
همگی گفتند:آری.
سپس فرمود: خدایا گواه باش! بعد از آن فرمود: «الست اولی بالمومنین من انفسهم؟ فقالوا بلی فاخذ بیدک و قال من کنت مولاه فهذا علی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله;» آیا من به مومنان از خود آنهاسزاوارتر نیستم؟ گفتند: بله. پس از آن دست علی(ع) را گرفت وفرمود: هرکس من مولای اویم، این علی مولای اوست... (19)
امام حسن عسکری(ع) و غدیر
حسن بن ظریف به امام حسن عسکری(ع) نامه نوشت و پرسید: گفته پیامبر «من کنت مولاه فعلی مولاه » یعنی چه؟ حضرت در پاسخ فرمود: «اراد بذلک ان جعله علما یعرف به حزب الله عندالفرقه »; خداوند اراده فرمود که این جمله، نشان و پرچمی باشدتا حزب خدا هنگام اختلافها با آن شناخته شود.
اسحاق بن اسماعیل نیشابوری می گوید: حضرت حسن بن علی(ع) به ابراهیم چنین نوشت: خداوند متعال با منت و رحمت خویش واجبات را بر شما مقرر کرد. این کار به سبب نیاز او نبود، بلکه رحمت او بود که متوجه شما شد. هیچ معبودی جز او وجود ندارد; اوچنان کرد تا ناپاک را از پاک جدا سازد و اندرون شما رابیازماید تا به سوی رحمت او پیش بگیرد و منازل شما در بهشت معین شود.از اینرو، حج و عمره، اقامه نماز، پرداخت زکات، روزه و ولایت را بر شما واگذار کرد و دری را فرا راهتان قرار داد تا درهای دیگر واجبات را باز کنید; کلیدی را برای یافتن راه خود قرارداد. اگر محمد و جانشینان او از فرزندش نبود، شما مانندحیوانات سرگردان می ماندید و هیچ واجبی از واجبات را فرانمی گرفتید. مگر می توان از غیر در، وارد مکانی شد؟ وقتی خداوندبه سبب تعیین اولیا پس از پیامبر(ص)، نعمت خود را بر شما تمام کرد، فرمود: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الاسلام دینا» (20) امروز دینتان را کامل و نعمت خودرا بر شما تمام کردم و راضی شدم که اسلام دین شما باشد.سپس برای اولیای خود برگردن شما حقوقی قرار داد و به شمافرمان داد حقوق آنها را ادا کنید تا زنان و اموال و خوراک وآشامیدنیها بر شما حلال باشد و به واسطه آن برکت و رشد و ثروت را به شما بشناساند و اطاعت کنندگان شما را به واسطه غیبت بشناساند... (21)
امام زمان(ع) و غدیر
در دعای ندبه که ظاهرا منسوب به آن حضرت است چنین می خوانیم:
«... فلما انقضت ایامه اقام ولیه علی بن ابی طالب صلواتک علیهما و آلهما هادیا اذکان هوالمنذر و لکل قوم هاد فقال والملاء امامه من کنت مولاه فعلی مولاه.. .»
پی نوشتها:
1- حدیث ثقلین در بیشتر منابع اهل سنت وارد شده است. ما به پاره ای از آنها اشاره می کنیم:
السنه شیبانی، ص 337 و629 ح 1551; صحیح ترمذی، ج 5، ص 663;سنن کبری بیهقی، ج 10، ص 114; المستدرک، حاکم نیشابوری، ج 3،ص 110; فضائل الصحابه، احمد بن حنبل، ج 1، ص 171 و ج 2، ص 588; سنن ابی داود، ج 2، ص 185; طبقات کبری، ابن سعد، ج 2، ص 194;صحیح مسلم، ج 4، ص 1873.
2- سوره مائده، آیه 71.
3- امالی شیخ صدوق، مجلس، 74، ص 400.
4- کتاب سلیم بن قیس هلالی، نشر موسسه بعثت، ص 41.
5- خصال شیخ صدوق، ص 505، باب اربعین، ج 30.
6- امالی شیخ صدوق، ج 1، ص 342.
7- اثبات الهداه، حرعاملی، ج 2، ص 112، ح 473; مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 2625.
8- اثبات الهداه، ج 2، ص 112; احقاق الحق، ج 16، ص 282.
9- امالی شیخ صدوق، ج 2، ص 171.
10- سلیم بن قیس، ص 168.
11- معانی الاخبار، ص 65; بحارالانوار، ج 37، ص 223.
12- معانی الاخبار، ص 66.
13- تفسیر برهان، ج 1، ص 446.
14- در باره اهمیت این مسجد به مجله میقات حج شماره 12مراجعه شود.
15- اصول کافی، ج 4، ص 566.
16- تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج 6، ص 24، ح 52; مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 41.
17- سوره مائده، آیه 1.
18- تفسیرقمی، ج 1، ص 160.
19- بحارالانوار، ج 100، ص 363.
20- همان، ج 37، ص 223.
21-
بسم اله ما در اول قر آن است رحمان ورحیم صفت یزدان است ازبی ادبی کسی بجایی نرسید حقا که ادب وظیفه ی مردان است مردان خدا زچشم خلق پنهانند نامرد بزیر تیغ سرگردان است اول سلام به احمد دوم به ساقی کوثر ،سوم به فاطمه چهارم به سبز پوش پیمبر ، سلام پنجم من بر شهید نیزه وخنجر سلام کردم وخواهم جواب با برکات به دال دایره ی دین احمدی صلوات
سلام کردم که سلامت باشید زیر علم سبز محمد باشید .یارب به محمد که علی رابرسان آن یکه سوار عربی را برسان
آندم که اجل دامن عمرم گیرد پیش از ملک الموت علی را برسان یارب به محمد وعلی وزهرا یارب به حسین وحسن وآل عبا
کز لطف بر آر حاجتم دردو سرا بی منت خلق یا علی الاعلی------------
ِغدیر خم:غدیر خم :اهمیت حجه الوداعهجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم و خروج آن حضرت از مکه معظمه نقطه عطفی در تاریخ اسلام به شمار می آید و بعد از این هجرت، حضرت سه بار به مکه سفر کرده اند.
بار اول در سال هشتم پس از صلح حدیبیه به عنوان عمره وارد مکه شدند و طبق قراردادی که با مشرکین بسته بودند فوراً بازگشتند.
بار دوم در سال نهم به عنوان فتح مکه وارد این شهر شدند، و پس از پایان برنامه ها و برچیدن بساط کفر و شرک و بت پرستی به طائف رفتند و هنگام بازگشت به مکه آمده و عمره بجا آوردند و سپس به مدینه بازگشتند.
سومین و آخرین بار بعد از هجرت که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم وارد مکه شدند در سال دهم هجری بعنوان حجه الوداع بود که حضرت برای اولین بار به طور رسمی اعلان حج دادند تا همه مردم در حد امکان حاضر شوند.
در این سفر دو مقصد اساسی در نظر بود، و آن عبارت بود از دو حکم مهم از قوانین اسلام که هنوز برای مردم به طور کامل و رسمی تبیین نشده بود: یکی حج، و دیگری مسئله خلافت و ولایت و جانشینی بعد از پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم.
آغاز سفر حجپس از اعلان عمومی، مهاجرین و انصار و قبایل اطراف مدینه و مکه و حتی بلاد یمن و غیر آن بسوی مکه سرازیر شدند تا جزئیات احکام حج را شخصاً از پیامبرشان بیاموزند و در اولین سفر رسمی حضرت، به عنوان حج شرکت داشته باشند. اضافه بر آنکه حضرت اشاراتی فرموده بودند که امسال سال آخر عمر من است و این می توانست باعث شرکت همه جانبه مردم باشد.
جمعیتی حدود یکصد و بیست هزار نفر (گاهی بیشتر از آن را هم نقل کرده اند) در مراسم حج شرکت کردند که فقط هفتاد هزار نفر آنان از مدینه به همراه حضرت حرکت کرده بودند، بطوریکه لبیک گویان از مدینه تا مکه متصل بودند.
حضرت چند روز به ماه ذی الحجه مانده از مدینه خارج شدند و بعد از ده روز طی مسافت در روز سه شنبه پنجم ذی الحجه وارد مکه شدند.
امیرالمومنین علیه السلام هم که قبلاً از طرف حضرت به یمن و نجران برای دعوت به اسلام و جمع آوری خمس و زکات و جزیه رفته بودند به همراه عده ای در حدود دوازده هزار نفر از اهل یمن برای ایام حج به مکه رسیدند.
با رسیدن ایام حج در روز نهم ذی الحجه حضرت به موقف عرفات رفتند و بعد از آن اعمال حج را یکی پس از دیگری انجام دادند، و در هر مورد واجبات و مستحبات آن را برای مردم بیان فرمودند.
خطابه اول در منیدر عرفات دستور الهی نازل شد که علم و ودایع انبیاء علیهم السلام را به علی بن ابی طالب علیه السلام منتقل کند و او را به عنوان خلیفه و جانشین خود معرفی کند.
در منی پیامبر صلی اله علیه و اله و سلم اولین خطابه خود را ایراد فرمودند که در واقع یک زمینه سازی برای خطبه غدیر بود. در این خطبه ابتدا اشاره به امنیت اجتماعی مسلمین از نظر جان و مال و آبروی مردم نمودند، و سپس خونهای بناحق ریخته شده و اموال بناحق گرفته شده در جاهلیت را رسماً مورد عفو قرار دادند تا کینه توزیها از میان برداشته شود و جوّ اجتماع برای تامین امنیت آماده شود. سپس مردم را برحذر داشتند که مبادا بعد از او اختلاف کنند و بر روی یکدیگر شمشیر بکشند.
در اینجا تصریح فرمودند که:
اگر من نباشم علی بن ابی طالب در مقابل متخلفین خواهد ایستاد.
سپس حدیث ثقلین بر لسان مبارک حضرت جاری شد و فرمودند:
من دو چیز گرانبها در میان شما باقی می گذارم که اگر به این دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی شوید: کتاب خدا و عترتم یعنی اهل بیتم.
اشاره ای هم داشتند به اینکه عده ای از همین اصحاب من روز قیامت به جهنم برده می شوند.
نکته جالب توجه اینکه در این خطابه، امیرالمومنین علیه السلام سخنان حضرت را برای مردم تکرار می کردند تا آنان که دورتر بودند بشنوند.
خطابه دوم در مسجد خیف در منیدر روز سوم از توقف در منی، بار دیگر حضرت فرمان دادند تا مردم در مسجد خیف اجتماع کنند. در آنجا نیز خطابه ای ایراد فرمودند که ضمن آن صریحاً از مردم خواستند که گفته های ایشان را خوب به خاطر بسپارند و به غائبان برسانند.
در این خطبه به اخلاص عمل و دلسوزی برای امام مسلمین و تفرقه نینداختن سفارش فرمودند و تساوی همه مسلمانان در برابر حقوق و قوانین الهی را اعلام کردند. بعد از آن بار دیگر متعرض مسئله خلافت شدند و حدیث ثقلین بر لسان حضرت جاری شد، و بار دیگر برای غدیر زمینه را آماده کردند.
در این مقطع، منافقین کاملاً احساس خطر کردند و قضیه را جدی گرفتند و برنامه های خود را آغاز کردند و پیمان نامه نوشتند و هم قسم شدند.
لقب امیرالمؤمنیندر مکه جبرئیل، لقب امیرالمؤمنین را به عنوان اختصاص آن به علی بن ابی طالب علیه السلام از جانب الهی آورد، اگر چه این لقب قبلاً نیز برای آن حضرت تعیین شده بود.
پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم هم دستور دادند تا یک یک اصحابش نزد علی علیه السلام بروند و به عنوان امیرالمؤمنین بر او سلام کنند و السلام علیک یا امیرالمؤمنین بگویند، و بدینوسیله در زمان حیات خود، از آنان اقرار بر امیر بودن علی علیه السلام گرفت.
در اینجا ابوبکر و عمر به عنوان اعتراض به پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم گفتند: آیا این حقی از طرف خدا و رسولش است؟ حضرت غضبناک شده فرمودند: حقی از طرف خدا و رسولش است، خداوند این دستور را به من داده است.
اعلان رسمی برای حضور در غدیربا اینکه انتظار می رفت پیامبر خدا در اولین و آخرین سفر حج خود مدتی در مکه بمانند، ولی بلافاصله پس از اتمام حج حضرت به منادی خود بلال دستور دادند تا به مردم اعلان کند: فردا کسی جز معلولان نباید باقی بماند، و همه باید حرکت کنند تا در وقت معین در غدیر خم حاضر باشند.
غدیر کمی قبل از جحفه که محل افتراق اهل مدینه و اهل مصر و اهل عراق و اهل نجد بود به امر خاص الهی انتخاب شد. در این مکان، آبگیر و درختان کهنسالی وجود داشت. هم اکنون نیز، غدیر محل شناخته شده ای در دویست و بیست کیلومتری مکه و به فاصله دو میل قبل از جحفه به طرف مکه قرار دارد، و مسجد غدیر و محل نصب امیرالمؤمنین علیه السلام محل عبادت و زیارت زائران است.
برای مردم بسیار جالب توجه بود که پیامبرشان - بعد از ده سال دوری از مکه – بدون آنکه مدتی اقامت کنند تا مسلمانان به دیدارشان بیایند و مسایل خود را مطرح کنند، بعد از اتمام مراسم حج فوراً از مکه خارج شدند و مردم را نیز به خروج از مکه و حضور در غدیر امر نمودند.
صبح آن روز که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم از مکه حرکت کردند، سیل جمعیت که بیش از صد و بیست هزار نفر (و به قولی صد و چهل هزار، و به قول دیگر صد و هشتاد هزار نفر) تخمین زده می شدند به همراه حضرت حرکت کردند. حتی عده ای حدود دوازده هزار نفر از اهل یمن که مسیرشان به سمت شمال نبود همراه حضرت تا غدیر آمدند.
اجتماع خطابه و جزئیات خطبه
همینکه به منطقه کراع الغمیم - که غدیرخم در آن واقع شده – رسیدند، حضرت مسیر حرکت خود را به طرف راست جاده و به سمت غدیر تغییر دادند و فرمودند:
أَیُّهَا النَّاسُ أَجِیبُوا دَاعِیَ اللَّهِ أَنَا رَسُولُ اللَّه ؛ ای مردم، دعوت کننده خدا را اجابت کنید که من پیام آور خدایم.
و این کنایه از آن بود که هنگام ابلاغ پیام مهمی فرا رسیده است.
سپس فرمان دادند تا منادی ندا کند: «همه مردم متوقف شوند و آنانکه پیش رفته اند بازگردند و آنانکه پشت سر هستند توقف کنند» تا آهسته آهسته همه جمعیت در محل از پیش تعیین شده جمع گردند. و نیز دستور دادند: کسی زیر درختان کهنسالی که در آنجا بود نرود و آن موضع خالی بماند.
پس از این دستور همه مرکبها متوقف شدند، و کسانی که پیشتر رفته بودند بازگشتند و همه مردم در منطقه غدیر پیاده شدند و هر یک برای خود جایی پیدا کردند، و کم کم آرام گرفتند.
شدت گرما در اثر حرارت آفتاب و داغی زمین سوزنده و به حدی ناراحت کننده بود که مردم و حتی خود حضرت گوشه ای از لباس خود را به سرانداخته و گوشه ای از آن را زیرپای خود قرار داده بودند، و عده ای از شدت گرما عبای خود را به پایشان پیچیده بودند.
از سوی دیگر، پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم سلمان و ابوذر و مقداد را فراخواندند و به آنان دستور دادند تا به محل درختان کهنسال بروند و آنجا را آماده کنند. آنها خارهای زیر درختان را کندند و سنگهای ناهموار را جمع کردند و زیر درختان را جارو کردند و آب پاشیدند. در فاصله بین دو درخت روی شاخه ها پارچه ای انداختند تا سایبانی از آفتاب باشد، و آن محل برای برنامه سه روزه ای که حضرت در نظر داشتند کاملاً مساعد شود.
سپس در زیر سایبان، سنگها را روی هم چیدند و از رواندازهای شتران و سایر مرکبها هم کمک گرفتند و منبری به بلندی قامت حضرت ساختند و روی آن پارچه ای انداختند، و آنرا طوری بر پا کردند که نسبت به دو طرف جمعیت در وسط قرار بگیرد و پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم هنگام سخنرانی مشرف بر مردم باشد تا صدای حضرت به همه برسد و همه او را ببینند.
البته ربیعه بن امیه بن خلف کلام حضرت را برای مردم تکرار می کرد تا افرادی که دورتر قرار داشتند مطالب را بهتر بشنوند.
پیامبر و امیرالمؤمنین علیهما السّلام بر فراز منبر انتظار مردم به پایان رسید. ابتدا منادی حضرت ندای نماز جماعت داد، و سپس نماز ظهر را به جماعت خواندند.
بعد از آن مردم ناظر بودند که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم بر فراز آن منبر ایستادند و امیرالمؤمنین علیه السلام را فراخواندند و به ایشان دستور دادند بالای منبر بیایند و در سمت راستشان بایستند. قبل از شروع خطبه، امیرالمومنین علیه السلام یک پله پایین تر بر فراز منبر در طرف راست حضرت ایستاده بودند.
سپس آن حضرت نگاهی به راست و چپ جمعت نمودند و منتظر شدند تا مردم کاملاً جمع شوند. پس از آماده شدن مردم، پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم سخنرانی تاریخی و آخرین خطابه رسمی خود را برای جهانیان آغاز کردند.
دو اقدام عملی بر فراز منبردر اثناء خطبه، پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم دو اقدام عملی بر فراز منبر انجام دادند که بسیار جالب توجه بود:
1- علی بن ابی طالب علیه السلام بر فراز دست پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم
پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم پس از مقدمه چینی و ذکر مقام خلافت و ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام، برای آنکه تا آخر روزگار راه هرگونه شک و شبهه بسته باشد و هر تلاشی در این راه در نطفه خنثی شود، ابتدا مطلب را به طور لسانی اشاره کردند، و سپس به صورت عملی برای مردم بیان کردند. بدین ترتیب که ابتدا فرمودند:
باطن قرآن و تفسیر آنرا برای شما بیان نمی کند مگر این کسی که من دست او را می گیرم و او را بلند می کنم و بازویش را گرفته او را بالا می برم.
بعد از آن، حضرت گفته خود را عملی کردند، و بازوی علی بن ابی طالب علیه السلام را گرفتند. در این هنگام امیرالمؤمنین علیه السلام دست خود را به سمت صورت حضرت باز کردند تا آنکه دستهای هر دویشان به سوی آسمان قرار گرفت. سپس پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم امیرالمومنین علیه السلام را از جا بلند کردند تا حدی که پاهای آن حضرت محاذی زانوهای پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم قرار گرفت و مردم سفیدی زیر بغل آن دو را دیدند، که تا آن روز دیده نشده بود. در این حال فرمودند:
هر کس من مولی و صاحب اختیار اویم این علی مولی و صاحب اختیار اوست.
2- بیعت با قلبها و زبانها
اقدام دیگر حضرت آن بود که چون بیعت گرفتن از فرد فرد آن جمعیت انبوه، ار طرفی غیر ممکن بود و از سوی دیگر امکان داشت افراد به بهانه های مختلف از بیعت شانه خالی کنند و حضور نیابند، و در نتیجه نتوان التزام عملی و گواهی قانونی از آنان گرفت، لذا حضرت در اواخر سخنانشان فرمودند: ای مردم، چون با یک کف دست و با این وقت کم و با این سیل جمعیت، امکان بیعت برای همه وجود ندارد، پس شما همگی این سخنی را که من می گویم تکرار کنید و بگویید:
ما فرمان تو را که از جانب خداوند درباره علی بن ابی طالب و امامان از فرزندانش به ما رساندی اطاعت می کنیم و به آن راضی هستیم، و با قلب و جان و زبان و دستمان با تو بر این مدعا بیعت می کنیم ... عهد و پیمان در این باره برای ایشان از ما، از قلبها و جانها و زبانها و ضمایر و دستمان گرفته شد. هر کس به دستش توانست وگرنه با زبانش بدان اقرار کرده است.
پیداست که حضرت، عین کلامی را که می بایست مردم تکرار کنند به آنان القا فرمودند و عبارات آن را مشخص کردند تا هر کس به شکل خاصی برای خود اقرار نکند، بلکه همه به آنچه حضرت از آنان می خواهد التزام دهند و بر سر آن بیعت نمایند.
وقتی کلام پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم پایان یافت همه مردم سخن او را تکرار کردند و بدینوسیله بیعت عمومی گرفته شد.
بیعت مردانپس از پایان خطبه، مردم به سوی پیامبر و امیرالمؤمنین صلوات الله علیهما و آلهما هجوم آورند، و با ایشان به عنوان بیعت دست می دادند، و هم به پیامبر و هم به امیرالمؤمنین علیهما السلام تبریک و تهنیت می گفتند، و پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم هم می فرمودند: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنَا عَلَى جَمِیعِ الْعَالَمِین.
عبارت تاریخ چنین است: پس از اتمام خطبه، صدای مردم بلند شد که: آری، شنیدیم و طبق فرمان خدا و رسول با قلب و جان و زبان و دستمان اطاعت می کنیم. بعد به سوی پیامبر و امیرالمومنین صلوات الله علیهما و آلهما ازدحام کردند و برای بیعت سبقت می گرفتند و با ایشان دست بیعت می دادند.
برای آنکه رسمیت مسئله محکم تر شود، وآن جمعیت انبوه بتوانند مراسم بیعت را به طور منظم و برنامه ریزی شده ای انجام دهند، پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم دستور دادند تا دو خیمه برپا شود. یکی را مخصوص خودشان قرار دادند تا در آن جلوس نمایند، و امر کردند تا مردم جمع شوند.
پس از آن مردم دسته دسته در خیمه پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم حضور می یافتند و با آن حضرت بیعت نموده و به او تبریک و تهنیت می گفتند. سپس در خیمه مخصوص امیرالمومنین علیه السلام حاضر می شدند و به عنوان امام و خلیفه بعد از پیامبرشان با او بیعت می کردند و به عنوان امیرالمومنین بر او سلام می کردند، و این مقام والا را به آن حضرت تبریک و تهنیت می گفتند.
نکته قابل توجهی که در هیچیک از پیروزی های پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم – چه در جنگها و چه سایر مناسبتها و حتی فتح مکه – سراغ نداریم، این است که حضرت در روز غدیر مکرر می فرمود:
به من تبریک بگویید، به من تهنیت بگویید، زیرا خداوند مرا به نبوت و اهل بیتم را به امامت اختصاص داده است .
و این نشانه فتح بزرگ و در هم شکستن کامل سنگرهای کفر و نفاق است.
برنامه بیعت و تهنیت تا سه روز ادامه داشت، و این مدت را حضرت در غدیر اقامت داشتند.
بسیار بجاست که در این مقطع به قطعه جالبی از تاریخ این بیعت اشاره کنیم:
اولین کسانی که در غدیر با امیرالمؤمنین علیه السلام بیعت نمودند و خود را از دیگران جلو انداختند همانهایی بودند که زودتر از همه آنرا شکستند و پیش از همه پیمان خود را زیر پا گذاشتند. آنان عبارت بودند از: ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه و زبیر، که بعد از پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم یکی پس از دیگری رو در روی امیرالمؤمنین علیه السلام ایستادند.
جالبتر اینکه عمر بعد از بیعت این کلمات را بر زبان می راند:
افتخار برایت باد، گوارایت باد ای پسر ابی طالب، خوشا به حالت ای ابا الحسن، اکنون تو مولای من و مولای هر مرد و زن مومنی شده ای!
نکته دیگری که بار دیگر چهره دو رویان را روشن ساخت این بود که پس از امر پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم همه مردم بدون چون و چرا با امیرالمؤمنین علیه السلام بیعت می کردند، ولی ابوبکر و عمر با آنکه پیش از همه خود را برای بیعت به میان انداخته بودند قبل از بیعت به صورت اعتراض گفتند: آیا این امر از طرف خداوند است یا از طرف رسولش (یعنی: از جانب خود می گویی)؟ حضرت فرمودند: از طرف خدا و رسولش است، و نیز فرمودند: آری حق است از طرف خدا و رسولش که علی امیرالمؤمنین است.
بیعت زنان
پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم دستور دادند تا ظرف آبی آوردند، و پرده ای زدند که نیمی از ظرف آب در یک سوی پرده و نیم دیگر آن در سوی دیگر قرار بگیرد، تا زنان با قرار دادن دست خود در یک سوی آب، و قرار دادن امیرالمومنین علیه السلام دستشان را در سوی دیگر با حضرت بیعت کنند؛ به این صورت بیعت زنان هم انجام گرفت.
همچنین دستور دادند تا زنان هم به حضرتش تبریک و تهنیت بگویند، و این دستور را درباره همسران خویش مؤکد داشتند.
یادآور می شود که بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا علیها السلام از حاضرین در غدیر بودند. همچنین کلیه همسران پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم در آن مراسم حضور داشتند.
عمامه سحابپیامبر صلی الله علیه و اله و سلم در این مراسم عمامه خود را که سحاب نام داشت، به عنوان تاج افتخار بر سر امیرالمومنین علیه السلام قرار دادند و انتهای عمامه را بر دوش آن حضرت آویزان نمودند و فرمودند: عمامه تاج عرب است.
خود امیرالمومنین در این باره چنین فرموده اند:
پیامبر در روز غدیرخم عمامه ای بر سرم بستند و یک طرفش را بر دوشم آویختند و فرمودند: خداوند در روز بدر و حنین، مرا بوسیله ملائکه ای که چنین عمامه ای به سر داشتند یاری نمود.
شعر غدیربخش دیگری از مراسم پر شور غدیر، درخواست حسان بن ثابت بود. او به حضرت عرض کرد: یا رسول الله، اجازه می فرمایید شعری را که درباره علی بن ابی طالب (به مناسبت این واقعه عظیم) سروده ام بخوانم؟
حضرت فرمودند: بخوان ببرکت خداوند.
حسان گفت:
ای بزرگان قریش، سخن مرا به گواهی و امضای پیامبر گوش کنید.
و سپس اشعاری را که در همانجا سروده بود خواند که به عنوان یک سند تاریخی از غدیر ثبت شد و به یادگار ماند. ذیلاً متن عربی شعر حسان و سپس ترجمه آنرا معنی آوریم:
أَ لَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ النَّبِیَّ مُحَمَّداً
لَدَى دَوْحِ خُمٍّ حِینَ قَامَ مُنَادِیاً
وَ قَدْ جَاءَهُ جِبْرِیلُ مِنْ عِنْدِ رَبِّهِ
بِأَنَّکَ مَعْصُومٌ فَلَا تَکُ وَانِیاً
وَ بَلِّغْهُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ رَبُّهُمْ
وَ إِنْ أَنْتَ لَمْ تَفْعَلْ وَ حَاذَرْتَ بَاغِیاً
عَلَیْکَ فَمَا بَلَّغْتَهُمْ عَنْ إِلَهِهِمْ
رِسَالَتَهُ إِنْ کُنْتَ تَخْشَى الْأَعَادِیَا
فَقَامَ بِهِ إِذْ ذَاکَ رَافِعُ کَفِّهِ
بِیُمْنَى یَدَیْهِ مُعْلِنَ الصَّوْتِ عَالِیاً
فَقَالَ لَهُمْ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ مِنْکُمْ
وَ کَانَ لِقَوْلِی حَافِظاً لَیْسَ نَاسِیاً
فَمَوْلَاهُ مِنْ بَعْدِی عَلِیٌّ وَ إِنَّنِی
بِهِ لَکُمْ دُونَ الْبَرِیَّةِ رَاضِیاً
فَیَا رَبِّ مَنْ وَالَى عَلِیّاً فَوَالِهِ
وَ کُنْ لِلَّذِی عَادَى عَلِیّاً مُعَادِیاً
وَ یَا رَبِّ فَانْصُرْ نَاصِرِیهِ لِنَصْرِهِمْ
إِمَامَ الْهُدَى کَالْبَدْرِ یَجْلُو الدَّیَاجِیَا
وَ یَا رَبِّ فَاخْذُلْ خَاذِلِیهِ وَ کُنْ لَهُمْ
إِذَا وُقِفُوا یَوْمَ الْحِسَابِ مُکَافِیَا
آیا نمی دانید که محمد پیامبر خدا صلی الله علیه و اله و سلم کنار درختان غدیرخم با حالت ندا ایستاد، و این در حالی بود که جبرئیل از طرف خداوند پیام آورده بود که در این امر سستی مکن که تو محفوظ خواهی بود، و آنچه از طرف خداوند بر تو نازل شده به مردم برسان، و اگر نرسانی و از ظالمان بترسی و از دشمنان حذر کنی رسالت پروردگارشان را نرسانده ای.
در اینجا بود که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم دست علی علیه السلام را با دست راست بلند کرد و با صدای بلند فرمود: هر کس از شما که من مولای او هستم و سخن مرا بیاد می سپارد و فراموش نمی کند، مولای او بعد از من علی است، و من فقط به او – نه به دیگری – به عنوان جانشین خود برای شما راضی هستم. پروردگارا هر کس علی را دوست بدارد او را دوست بدار، و هر کس با علی دشمنی کند او را دشمن بدار. پروردگارا یاری کنندگان او را یاری فرما بخاطر نصرتشان امام هدایت کننده ای را که در تاریکیها مانند ماه شب چهارده روشنی می بخشد. پروردگارا خوار کنندگان او را خوار کن و روز قیامت که برای حساب می ایستند خودت جزا بده.
ظهور جبرئیل در غدیرمسئله دیگری که پس از خطبه پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم پیش آمد و بار دیگر حجت را بر همگان تمام کرد، این بود که مردی زیبا صورت و خوشبوی را دیدند که در کنار مردم ایستاده بود و می گفت:
بخدا قسم، روزی مانند امروز هرگز ندیدم. چقدر کار پسر عمویش را مؤکد نمود، و برای او پیمانی بست که جز کافر به خداوند و رسولش آنرا برهم نمی زند. وای بر کسی که پیمان او را بشکند.
در اینجا عمر نزد پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم آمد و گفت: شنیدی این مرد چه گفت؟! حضرت فرمودند: آیا او را شناختی؟ گفت: نه. حضرت فرمودند:
او روح الامین جبرئیل بود. تو مواظب باش این پیمان را نشکنی، که اگر چنین کنی خدا و رسول و ملائکه و مومنان از تو بیزار خواهند بود!
معجزه غدیر، امضای الهیواقعه عجیبی که به عنوان یک معجزه، امضای الهی را بر خط پایان غدیر ثبت کرد جریان حارث فهری بود. در آخرین ساعات از روز سوم، او به همراه دوازده نفر از اصحابش نزد پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم آمد و گفت:
ای محمد! سه سوال از تو دارم: آیا شهادت به یگانگی خداوند و پیامبری خودت را از جانب پروردگارت آورده ای یا از پیش خود گفتی؟ آیا نماز و زکات و حج و جهاد را از جانب پروردگار آورده ای یا از پیش خود گفتی؟ آیا این علی بن ابی طالب که گفتی ٍّمَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاه ... از جانب پروردگار گفتی یا از پیش خود گفتی؟
حضرت در جواب هر سه سوال فرمودند:
خداوند به من وحی کرده است و واسطه بین من و خدا جبرئیل است و من اعلان کننده پیام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبری را اعلان نمی کنم.
حارث گفت:
خدایا اگر آنچه محمد می گوید حق و از جانب توست سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکی بر ما بفرست.
و در روایت دیگر چنین است:
خدایا، اگر محمد در آنچه می گوید صادق و راستگو است شعله ای از آتش بر ما بفرست.
همینکه سخن حارث تمام شد و براه افتاد خداوند سنگی را از آسمان بر او فرستاد که از مغزش وارد شد و از دُبُرش خارج گردید و همانجا او را هلاک کرد. در روایت دیگر: ابر غلیظی ظاهر شد و رعد و برقی بوجود آمد و صاعقه ای رخ داد و آتشی فرود آمد و همه دوازده نفر را سوزانید.
بعد از این جریان، آیه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِع (1) لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ (2) ... نازل شد. پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم به اصحابشان فرمودند: آیا دیدید و شنیدید؟ گفتند: آری.
و با این معجزه، بر همگان مسلم شد که غدیر از منبع وحی سرچشمه گرفته و یک فرمان الهی است.
پایان مراسم غدیربدین ترتیب پس از سه روز، مراسم پایان پذیرفت و آن روزها به عنوان ایام الولایه در ذهنها نقش بست. گروهها و قبائل عرب، هر یک با دنیایی از معارف اسلام، پس از وداع با پیامبرشان و معرفت کامل به جانشین او راهی شهر و دیار خود شدند، و پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم عازم مدینه گردید.
خبر واقعه غدیر در شهرها منتشر شد و به سرعت شایع گردید و به گوش همگان رسید، و بدینگونه خداوند حجتش را بر مردم تمام کرد.